سرویس سینمایی هنرآنلاین:  همیشه این حس وجود دارد که عروسک برای کودکان است، در سال‌های گذشته عروسک‌ها از جایگاه خاص و ویژه‌ای در برنامه‌های تلویزیونی برخوردار بودند و بیشتر جنبه آموزشی داشتند و برای کودکان تولید برنامه می‌کردند، اما در چند سال گذشته از تعداد و میزان این عروسک‌ها در برنامه‌های تلویزیونی کاسته شده است و همان اندک برنامه‌ای هم که وجود دارد دیگر برای کودکان نیست و مخاطب بزرگسال دارد.

دنیای عروسک‌ها دنیای جذاب و دلنشینی است که بین واقعیت و فانتزی قرار گرفته است و قوه تخیل کودکان را با خود همراه می‌کند، گاهی نیز به جای پرورش قوه تخیل، حرف دل بزرگترها را می‌زنند.

در تلویزیون ملی جمهوری اسلامی ایران در دهه 60 و 70 عروسک‌ها جایگاه بسیار پررنگی داشتند و به دلیل اینکه هنوز فضای دیجیتال تا این اندازه وارد زندگی ایرانی‌ها نشده بود و انیمیشن‌ها هم آنقدر قدرت نداشتند و بیشترین کارتن‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شد معطوف به سریال‌های کارتونی بود که تولید ژاپن بودند عروسک‌های وطنی جایگاهشان رفیع بود و دوست داشتنی و مخصوص یک رده سنی خاص.

پس از آن در دهه 70 و دهه 80 عروسک‌هایی مثل هادی و هدی جای خود را به عروسک‌های دوست داشتنی چون کلاه قرمزی و دوستانش دادند. حتی در برهه‌ای از این زمان عروسک‌هایی مانند چیه و چرا هم توانستند در میان کودکان نسل جدید جای خود را باز کنند و با استقبال مواجه شوند، اما امروز به نظر می‌رسد مرگ زودرسی برای این دوستان جان فرارسیده است و خیلی زود رخت بربستند و از دل کودکان رفتند.

عروسک‌ها این روزها چندان جایی میان کودکان دهه 90 ندارند و عمده مخاطب همان تک و توک برنامه‌های عروسکی که پخش می‌شوند اغلب بزرگسالانی هستند که با این عروسک‌ها در تلاش هستند تا کودک دورن خود را همچنان زنده نگه دارند و مخاطب این برنامه‌ها می‌شوند. در واقع اینکه برنامه‌ای مانند کلاه قرمزی مورد توجه واقع می‌شود نه به دلیل این که حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشد بلکه بیشتر به دلیل حس نوستالژیکی که برای مخاطب بزرگسال ایجاد می‌کند مورد توجه است.

در آمار نظر سنجی که سازمان صداوسیما درمورد تولید برنامه‌های تلویزیونی ایام نوروز 97 خود داشت، "کلاه قرمزی" در جایگاه بالایی قرار داشت. اما این حفظ جایگاه همانطور که اشاره شد نه به دلیل اینکه این برنامه برای کودکان امروز حرفی داشته باشد بلکه بیشتر به آن دلیل است که کودک دیروز پای حرف‌های آن می‌نشیند مورد توجه است.

کلاه قرمزی این روزها حرف‌های دل بزرگسالان را در قالب چهره‌ای کودکانه بر زبان می‌آورد و همین عامل نیز موجب می‌شود تا پدران و مادرانی که کودک دیروز بودند حرف امروز او را درک کنند. در واقع به نظر می‌رسد کلاه قرمزی دیروز مرد امروز است که چهره‌اش معصوم و کودکانه مانده و دلش می‌خواهد کودکی کند، اما در میان حجم انبوهی از مشکلات گیر کرده است.

هرچند برنامه‌ای که از تلویزیون برای رده سنی کودک در حال پخش است باید حاوی نکات آموزنده باشد اما بیش از هر چیز به نظر می‌رسد نکات آموزشی در هاله‌ای از ابهام باقی مانده و بیشتر حرف دل بزرگترها از زبان این عروسک‌های دوست داشتنی گفته می‌شود.

عروسک‌های دیروز متناسب با رده سنی و برای کودکان از نکات آموزنده سخن می‌گفتند و علاوه بر این که قوه تخیل کودک را با خود همراه می‌کردند حرفی هم برای گفتن داشتند، اما عروسک‌های امروز بیشتر به نظر می‌رسد حرفی که دارند برای بزرگسالان است نه کودکان و به نظر می‌رسد تولیدکنندگان این آثار باید بازنگری روی تولید آثار خود داشته باشند و گروه هدف خود را مشخص کنند.