به گزارش هنرآنلاین؛ این کنشها که لفظ مد را با خود یدک می کشد، امروزه با توجه به گسترش رسانه های ارتباطی و نقش تجاری و تبلیغاتی آنها، دایره اثرشان محدود به مکان خاصی نیست. با توجه به این موضوع پس زدن مد و مدگرایی توسط سیستم فرهنگی یک جامعه نه تنها سودی ندارد، بلکه باعث خواهد شد مدگرایی افراطی و خارج از ارزشهای آن جامعه، شکل بگیرد. هر چند که نیاز به تغییر و به روز شدن در ذات هر انسانی وجود دارد، اما حقیقت مدگرایی با توجه به تعریفی که از مد صورت می گیرد، آن را در قالب فرهنگی وارداتی می گنجاند. همین موضوع باعث می شود که مسئولان فرهنگی، خود، افسار آن را بدست گیرند و با فیلتر گذاری و تصفیه آن، محصولی ارائه دهند که متناسب با شرایط اجتماعی و ارزشی جامعه باشد. به عنوان نمونه، مد گرایی در لباس و پوشاک، که بیش از هر زمینه دیگری مورد توجه جامعه ایرانی است، در صورتی که مورد توجه قرار نگیرد، بستر را برای تغییر نوع پوشش و میل یافتن به نوع غربی، فراهم می کند؛ کمااینکه در زمانهای گذشته مدگرایی در زمینه لباس، که به عنوان یک تغییر، جزئی از ذات انسانی است، مورد توجه قرار نگرفت و بجای آنکه آن را کانالیزه کرده و سپس با چهره ایرانی- اسلامی آن را به جامعه ارائه دهند، در برابر آن مقاومت کردند و همانند تلمبه ای درون بالنی از احساسات سرکوب شده، دمیدند تا اینکه با منفجر شدنش، حالا شاهد نوعی از پوشش ها هستیم که هیچ سنخیتی با جامعه اسلامی ندارد و جالب اینکه هم اینک برای درمان آن، از روش های سلبی استفاده می کنند. اما چند سالی است که این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. هرچند با وجود نوپا بودن آنها، این اقدامات هنوز تا مرحله اثرگذاری فاصله دارند، اما این را می توان به فال نیک گرفت که این اقدامات بستری شوند برای تغییر پوشش ها و میل یافتن جامعه ایرانی به سمت پوشش های ایرانی اسلامی. البته توجه به تنوع طلبی، سنخیت داشتن با تاریخ روز و دوری از استفاده از رنگهای تکراری که اکثرا تیره نیز هستند، از مواردی است که می تواند باعث شود گام های بعدی اصلاح مد و لباس، به خوبی برداشته شود. بر پایی جشنواره مد و لباس که اتفاق خوشایندی بود که در سال ۹۰در زمینه مدو لباس روی داد. از آنجا که تجربه برگزاری جشنواره فجر در زمینه های گوناگون، نتایج مثبتی را به همراه داشته و هر یک از این جشنواره‌ها، در سطح بین‌الملل نیز آوازه ای پیدا کرده‌اند، ایجاد جشنواره ای درباره مد و لباس با نام فجر، نه تنها انگیزه طراحان و تولید کنندگان داخلی را بیش از پیش کرده، بلکه امید به اینکه این نوع الگوها حتی پا را از سرزمین داخلی نیز فراتر بگذارند و به آن سوی مرزها، به ویژه کشورهای اسلامی انتقال یابند را نیز ایجاد می‌کند. بی شک وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه سنگین است و توجه به خواسته های ذهنی و رفتاری نوجوانان و جوانان که به صورت طبیعی بروز پیدا می‌کند و واکاوی روانشناختی و اجتماعی آنها، می تواند در موفقیت این طرح اثر گذار باشد. محمد زندی