سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "بی‌پرده با تکرار و دیدن" و "تماشای مجهول" آثاری از سردار شمس آوری در انتشارات حکمت کلمه منتشر شد.

"بی‌پرده با تکرار و دیدن" مجموعه‌ای از مقالات و نوشته‌های انتقادی و به زعم مؤلف آزمایشگاهی است در باب نمایش‌نامه و تئاتر، و "تماشای مجهول" به تقارن اثر دیگر مجموعه‌ای از آزمون و خطا، و سوال‌هایی در باب شعر، داستان و ادبیات است.

شمس آوری نوشته است: در جمع آوری و منتشر کردنِ این نوشته‌ها، اضطراری بود. یک طوری از تعجیل و جبر که در زندگی و زیستِ جمعیِ ما امری روزمره است. نوعی از اجبار، همه جا حتی در انتخاب‌هایمان با ما هست، نه از آن روی که در جامعه‌ای احیانن با آزادی‌های محدودِ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به هم بسته شده‌ایم، نه! لزومن به این دلیل نیست، و البته می دانیم که آزادی در هر جامعه‌ی مفروض و معین، محدودیت‌ها مخصوص به خود را دارد که تابعی از شرایط سیاسی و اقتصادی و منطقه‌ای آن جامعه است. مجبوریِ ما نه به آن دلیل که به خاطر سرعت فزاینده‌ی خواسته‌ها و نیازها و آرزوهای جمعی ما و فشار نیروهای بیرون از "ما"یی است که این نیازمندی‌ها را عقب انداخته و به همین دلیل است که در ما و در رفتارهای ما و بخصوص در همه‌ی کارهایمان اضطراری هست، یک شتاب زدگی معلوم و مشخص برای جبران کردنِ حسرت‌هایی که از پسِ آرزوها و آرمان‌های برآورده نشده‌ی مان روی دستمان کود شده است. اگر نه در کشوری که نقد ادبی هنوز برای خودش یک کرسیِ ساده هم در دانشگاه‌ها ندارد، گردِ هم آوردن تعدادی نوشته‌های (بلاشک) هنوز نابالغ در یک مجموعه، به قصد گره گشودن از هیچ اتفاق و فضای ادبی‌ای نیست و کاری هم نمی‌تواند در آنچنان وضعیتی بکند که ما در آن گرفتارانیم. در جامعه‌ی شاعران و داستان نویسان و هنرمندانِ ایرانی شمار منتقدان جدی‌ای که بدون کاسب کاری‌های معمول نظری و بدون حقنه کردن خود به ترجمه‌های خوب یا مغلوطِ وارداتی بتوانند سرِ پایِ یک سنت نظریِ فَحل جان بگیرند و بنویسند، به تعدادی کمتر از انگشتان دو دست است، پس چون مرا چه ادعایی و چه کار به انتشار مجموعه‌ای نوشته‌های ذوقی و استحسانی درباره‌ی ادبیات و شعر و داستان. نوشته‌هایی که بی گمان سیاه مشق‌های نویسنده‌اش هستند وقتی که سعی داشته با ادبیات، برخوردی انتقادی داشته باشد.

تماشای مجهول

نویسنده‌ی این کتاب‌ها توضیح داده است: اما از آن طرف عمیقن اعتقاد دارم که این خودِ امرِ نوشتن است که همیشه و به تنهایی افشاگرانه بوده است. افشای همه‌ی طرف‌های حاضر و غایب در نوشته. افشایِ هر آن چیزی که موجباتِ نوشته بوده است. آری، هر نوشته‌ای که با نوشته شدن و انتشار، با خود داعیه‌ای از جدی بودن را هم حمل می‌کند، همزمان که جنبه‌هایی از خودش را و از موضوع نوشته‌اش را توضیح می‌دهد، از فیگور نویسنده‌اش هم رو نمایی می‌کند، از آنچه نویسنده‌اش خوانده و نخوانده نشانه‌هایی دارد، از برداشت‌های وی، از گارد وی، از موضوع و موضِعِ وی نسبت به ادبیات و روشنفکری افشاگری‌هایی در خود دارد، مخاطبان نویسنده را، و به طبع آن خواستگاه نوشته‌های نویسنده را معلوم می‌دارد. منابع نویسنده، جایی را و نوعی را که نویسنده قبل از نوشتن مورد خطاب واقع شده را هم بر ملأ می‌کند، آنچه سیاست و تاریخ و اقتصاد و اجتماع و ایدئولوژی از نویسنده‌ی "نوشته" ساخته است را نوشته‌ی "نویسنده" نشان می‌دهد. و به همین دلایل است که نوشتن نوعی اعتراف به چگونه و چطور بودن است. نوشتن جسارت می‌خواهد، سری نترس و کله‌ای گرم می‌طلبد، چرا که طرزی از بیوگرافی است درباره‌ی خودمان به مثابه نویسنده.

سردار شمس آوری نوشته: در نوشتن افشای آنچه پنهان بود می‌تواند برای ما گران تمام شود. از این روی ممکن است در نوشته‌ی مان چیزهایی را مخفی کنیم یا به انحای مختلف طوری بگوییم که اسراری را درباره‌ی خودمان یا دیگران، هم گفته باشیم و هم محفوظ داشته باشیم. و به همین دلیلِ جذاب و ماجراجویانه است که منتقدان و شارحان هر نوشته‌ای، دقیقن می‌خواهند آن هاله‌های ایدئولوژیک متن را بشکافند، شخصیت فکری نویسنده را بیرون بکشند، چونان جادوگران که روح را از میان تاریکی احضار می‌کنند؛ روان و روح نوشته را از دل پستوهای متن بُرون بیاورند و وادارش کنند تا حقایقی درباره‌ی نویسنده و جامعه‌ی وی و شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آگاهی‌ها و هنجارها و نا هنجارهای او را باز بگوید، و بگوید از هر چه که می‌شود درباره‌ی گذشته و آینده‌ی نوشته‌ای دانست، روان مطلب را رو به روی میزِ بازجوییِ منتقدان می‌نشانند و از نوشته و مخفی کاری‌ها و زوایای معلوم و مرجوع می‌پرسند و مجبورش می‌کنند که بگوید از نویسنده و جهان وی، از "مگو" هایی که باید "گفتن" را به آنها نشان دهیم تا افشاگری و روشن ساختن یا اعتراف و متوقف کردن هر نوشته‌ای بتواند راه‌های درستی را به آینده پرتاب کند. آری، نوشتن جسارت می‌خواهد، نوشتن دلی فراخ می‌خواهد و فقط باید به یاد آوریم که با نوشتن و منتشر نکردن آنچه که نباید می‌نوشتیم و منتشر می‌کردیم چه قدر محترم‌تر به نظر می‌رسیدیم تا با نوشتن و منتشر کردن چیزی که احمقانه و مهمل باف و لاطائلات گو نشانمان می‌دهد. نوشتن به همین دلایل خیرگی و پروایی می‌خواهد و منتشر کردنش قماری است که بر سر آبروی خویش می‌کنیم.

بی پرده

"بی پرده با تکرار و دیدن" با قیمت 8 هزار تومان و "تماشای مجهول" نیز با همین قیمت، در نشر حکمت کلمه منتشر شده‌اند.