سرویس تئاتر هنرآنلاین: گیرایی و جذابیت محتوایی و ساختاری هر نمایشی به میزان آگاهی ذهنی، عملی و تجربی نویسنده و کارگردان آن بستگی دارد. معمولاً به همان نسبتی که از لحاظ نوشتاری ممکن است خلاقیت‌هایی در متن باشد، در اجرا هم توانمندی‌های ذهنی و بصری خاصی که اغلب در طراحی‌های همه عناصر عملاً بر روی صحنه در قالب جلوه‌های بصری و نمایشی آشکار می‌شوند، دخالت دارند و مهم‌تر آن‌که اگر نشانه‌‌هایی از کارکرد چنین اصولی در نمایش نباشد در آن صورت باید گفت که نویسنده و کارگردان هیچ‌کدام مقوله نمایش و تئاتر را جدی نگرفته‌اند.

نمایش‌گونه "سرداب" به نویسندگی گروهی احمد نسیم، کرم جاسم، عمر داربر و زین‌العابدین به کارگردانی احمد نسیم از عراق که به‌عنوان یکی از نمایش‌های خارجی چارت اجرایی سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب و در سالن قشقایی تئاتر شهر اجرا می‌شود، در رابطه با موارد فوق‌الذکر قابل بررسی است.

این نمایش نه داستانی دارد و نه موقعیت شاخص و تعریف شده‌ای را به نمایش می‌گذارد. ترکیبی از "خرده موضوع‌ها" و ایده‌ها و نظریه‌های شخصی و پیشنهادی است که عمدتاً با متأثر شدن از مسائل اخلاقی شکل داده شده است. موضوع محوری منسجم و طراحی شده و ساختارمندی ندارد و در آن حساسیت‌های اخلاقی تندروانه نسبت به زن، موسیقی و رقص، برجسته شده‌اند. اغلب از طریق بلندگو بی آن‌که دقیقاً مشخص باشد که چه کسی حرف می‌زند، هشدارها و اخطارهای نگران‌کننده‌ای درباره خطر جنگ، بمب‌گذاری‌ها و کمبود شدید " آب" در آینده با نگاهی آخرالزمانی به بشریت و گناهکاری او و دعوت به ایستادن و مقاومت در برابر این وضعیت‌های غیرعادی اعلام می‌شود که صحنه‌های زیادی را به خود اختصاص داده است. این صحنه‌ها که اغلبشان با "میزانسن خطی" و حرکات ریتمیک تکراری و همسان به اجرا در می‌آیند، تماشاگران را خسته می‌کنند. سه نفر از پرسوناژها مرد هستند که یکی از آن‌ها ظاهراً به علت انفجار بمب یک پایش را از دست داده و روی ویلچر است. یکی از مردها هم "زنپوش" شده و نقش یک زن هوسران را در کنار یکی از مردان دیگر که تمایلاتی به او دارد، ایفا می‌کند.

نمایش به زبان عربی اجرا می‌شد اما ترجمه هر آنچه گفته می‌شود، به‌صورت بالا نوشت در گوشه چپ صحنه نشان داده می‌شود. در این اجرا اساساً پرسوناژی وجود ندارد زیرا داستانی در کار نیست و فقط برون‌فکنی‌های گروهی و کلی محوریت دارد. یکی از این آدم‌ها بمبی به کمر خود بسته و با حرکاتش تهدید می‌کند که آن را منفجر می‌کند. بازیگران به‌صورت انفرادی دیالوگ ندارند و منظورشان را اغلب با حرکات بدون کلام به هم می‌فهمانند. این در شرایطی است که نمایش‌گونه مورد نظر از نوع "پانتومیم" هم نیست.

در صفحه مربوط به بالا نوشت‌ها چیزهایی نوشته می‌شود که هیچ ربطی به نمایش ندارد و شبیه نوشتارهای ستون اجتماعی و اخلاقی روزنامه‌هاست. همه‌اش اخطارهای اخلاقی و دستورها و سفارش‌های شخصی و همزمان کلی است که در اجتناب از گناه (مظهر آن در این اجرا "زن" است) خلاصه شده است.

فردی که در این اجرای غیر نمایشی ظاهراً به کمرش بمب بسته و دائم مزاحم مرد و زن هم‌خواه نمایش می‌شود به احتمال زیاد یکی از تروریست‌های بمب‌گذار است (در نمایش هرگز گفته نمی‌شود که او کیست).

اجرای "سرداب" به کارگردانی احمد نسیم نمایش محسوب نمی‌شود و حتی یک پرفورمنس اجرایی هم به شمار نمی‌رود. بسیار بی‌ساختار است و بر مبنای موضوع واحد و مشخصی شکل نگرفته است. بازیگری هم به معنای مرسوم آن در این اجرا قابل طرح و توضیح نیست چون اساساً پرسوناژ در این اجرا وجود ندارد. کارگردانی آن هم به چند میزانسن و شکل‌دهی تکراری و همسان محدود شده و سبب شده که اجرا هیچ جذابیت و گیرایی بصری هم نداشته باشد. به عبارتی، حتی از "نشانه‌های معین و مشخصی" که نشانگر محتوا و اجرایی از جنس نمایش باشند، عاری است؛ همه این‌ها اجرا را برای تماشاگر، مبهم، خسته‌کننده و دافعه‌زا کرده است.