سرویس سینمایی هنرآنلاین: سینمای کودک امروز ژانری است که بسیار با بی‌مهری مواجه است و فعالان این عرصه نیز دل پردردی از این ماجرا دارند. این در حالی است که امروز سینمای بدنه نیز در امر اکران با فرازوفرودهای بسیاری همراه شده است و سینمای کم‌رمق کودک در این مسابقه نفس‌گیر تاب‌وتوان رقابت ندارد. این روزها فیلم سینمایی " شکلاتی" به کارگردانی سهیل موفق و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی روی پرده سینماهاست. فیلمی که برای کودک امروز ساخته‌ شده است، اما چون فیلم‌های دیگر این حوزه با سختی اکران مواجه شده است. با سهیل موفق که خود از کودکان دیروز سینما و تلویزیون بوده است و امروز در مقام کارگردان نخستین ساخته سینمایی‌اش را به کودکان امروز تقدیم کرده است، به گفت‌وگو نشستیم:

آقای موفق، از اکران و بازخوردهای فیلم "شکلاتی" تا چه اندازه راضی هستید؟

باید پذیرفت که این فصل برای اکران فیلم کودک، فصل بدی است. فصل امتحانات است و آلودگی هوا هم نمی‌گذارد کسی از خانه بیرون بیاید. از طرفی ترافیک اکران هم وجود دارد و 3-4 فیلم کمدی هم‌زمان با فیلم ما روی پرده‌ سینماها قرار دارند. باید قبول کنیم که سینمای کودک یک پیکر نیمه‌جان است که هنوز اعتماد لازم برای مخاطب را در خود ایجاد نکرده و آن‌طور که بایدوشاید مخاطب ندارد؛ بااین‌حال و علیرغم تمام ناحقی‌هایی که در حق "شکلاتی" و فیلم‌های این ژانر مظلوم شده و می‌شود، این فیلم مخاطب خودش را پیدا کرد و خوشبختانه در سطح بین‌المللی هم خوب دیده شد و این نشان می‌دهد که ما بازاری داریم که بتوانیم روی آن برای فیلم‌هایمان کارکنیم. البته این را هم اضافه کنم که مردم هم خسته شده‌اند از این‌که فرزندانشان را به دیدن فیلم‌هایی ببرند که برای سنشان مناسب نیست.

سهیل موفق

پیش‌ازاین در گفتگویی که باهم داشتیم به صحبت با رئیس سازمان سینمایی درباره سینمای کودک اشاره‌کرده بودید، این دیدار چه نتایجی در برداشت؟

در این زمینه آقای مهندس حیدریان، رئیس سازمان سینمایی ما را حمایت کردند. ایشان خیلی پیگیر بحث اکران سینمای کودک هستند و زحمت زیادی کشیدند تا یک دیدار عمومی میان فعالین عرصه سینمای کودک برگزار شود. آقای حیدریان بعد از جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان اصفهان به‌سرعت دستور رسیدگی به اکران فیلم‌های کودک را دادند و آقای داروغه زاده، نامه‌ای به شورای صنفی نمایش نوشتند و بعدازآن نامه، اکران فیلم‌های کودک پیگیری شد. ولی به نظرم به‌قدر کافی این پیگیری‌ها مثمر ثمر واقع نشد و می‌بایست پی گیر راه‌حل دیگری بود. فیلمی که در جشنواره اصفهان 8 سئانس ویژه پرمخاطب داشته و بازخوردهای خوب بین‌المللی دارد نشان می‌دهد که راه‌ درستی را تقریباً طی کرده است. ما می‌خواستیم با زبان کودکان برای کودکان و خانواده‌هایشان که فقط هم به مرزهای خودمان محدود نشود فیلم بسازیم، و این کار را تا جایی ‌که امکانات مادی و... به ما اجازه داد، انجام دادیم. سینمای کودک نیازمند یک حمایت هدفمند است. فیلم ما به سر گروهی زندگی اکران شده و ما جایگزین فیلم سینمایی "خفه‌گی" شده‌ایم اما شما آمار بگیرید که فیلم "خفه‌گی" چند سالن داشته و ما چند سالن داریم؟ از طرفی، سینما دار هم سئانس طلایی را از "شکلاتی" گرفته و فیلم ما را برداشته و به بهانه‌ این‌که فیلم خوبی است ولی خوب نمی‌فروشد، تبلیغاتش ضعیف است و مردم از وجودش آن‌طور که بایدوشاید اطلاع ندارند و... یک فیلم دیگر را جایگزین آن کرده که این وضعیت در شهرستان‌ها به‌مراتب اسفناک تر است و این اتفاق اصلاً برای یک فیلم خوبی نیست.

می‌توانیم این ادعا را داشته باشیم که فیلم‌های کودکی که حتی سرگروه هم دارند با مشکلاتی همانند فیلم‌های آزاد بدون سرگروه مواجه هستند؟

با تمام احترامی که برای آقای ایرج محمدی تهیه‌کننده این فیلم قائلم، اما مقصر این اتفاق را ایشان می‌دانم و معتقدم که باوجوداینکه شخصاٌ دغدغه‌ها و مشکلاتی را که ممکن است برای اکران یک کار کودک به وجود بیاید از زمان فیلم‌برداری به ایشان گفته بودم و گمان می‌کردم در زمانش به آن‌ها توجه خواهد شد اما عده‌ای تهیه‌کننده فیلم ما را گمراه کردند و فریب دادند. آقای محمدی وارد بازی آدم‌هایی شد که نباید می‌شد. ایشان نباید پیشنهاد اکران فیلم در این زمان را می‌پذیرفت و با توجه‌ به این‌که فرد پخته و باتجربه‌ای است، تعجب می‌کنم که چرا این پیشنهاد را پذیرفت و لحظه‌ای به اینکه من هم به‌اندازه ایشان دلسوز فیلم خود هستم، فکر نکرد و به تمام هشدارها بی‌توجهی کرد. البته تأخیر در اکران فیلم هم به این اتفاق دامن زد. آقای محمدی برای این فیلم زحمت‌کشیده بود و بالأخره باید قبل از این‌که فیلم‌ از تازگی می‌افتاد اکران می‌شد تا سرمایه ایشان برمی‌گشت. ما سال گذشته در چنین زمانی پروانه نمایش فیلم را گرفته بودیم و ای‌کاش از همان زمان پیگیر اکران بودیم و زودتر این اتفاق رخ می‌داد. من هم خاک این کار را خورده‌ام و برای فیلم کودک، روزهای خوب زندگی‌ام را سرمایه کردم. در این شرایط وقتی فیلم اولم را می‌سازم و می‌بینم که استادهای قدیمی خودم، دشمنان درجه‌یک من شده‌اند و پشت سر فیلمم که در اکران این‌طور درگیر تعطیلی‌ها و اتفاقات گوناگون از قبیل آلودگی هوا، زلزله و... شده حرف‌های عجیبی می‌زنند، تمام وجودم درد می‌گیرد. من سال‌ها در سینما و تلویزیون فعالیت کردم، ولی دوستان این چیزها را یادشان رفته است. حتی وضعیت نامطلوب سینمای کودک را هم گردن نمی‌گیرند. همه باهم باعث شدیم که سینمای کودک به اینجا برسد و سینمادار فیلم‌های ما را پس بزند. البته که سینما دار هم حق دارد، چراکه فیلم‌های کودکی که در این سال‌ها ساخته‌شده و اکران شده‌اند فروش خوبی نداشته‌اند.

فیلم شما در جشنواره فیل طلایی هندوستان هم نمایش داده شد و آن‌طور که شنیدیم بازتاب خوبی هم داشته است... کمی درباره تفاوت بازخوردها در داخل و خارج از کشور بگوئید؟

خیلی خوب بود. بچه‌های هندی با این‌که زبان فیلم را متوجه نمی‌شدند از طریق زیرنویس انگلیسی با فیلم ارتباط خوبی برقرار کردند. من هر کاری که از دستم برآمده برای فیلم "شکلاتی" انجام دادم ولی متأسفانه در اکران داخلی نه‌تنها حمایتی از این فیلم صورت نمی‌گیرد بلکه سینمای کودک را جدی هم نمی‌گیرند، درحالی‌که تمام بداخلاقی‌ها و بی‌احترامی‌هایی که برخی از کودکان امروز به بزرگ‌ترهای خودشان می‌کنند به خاطر این است که ما برایشان کارنکرده‌ایم، برای اینکه وقتی کار موفقی می‌کنیم به‌جای آن‌که آن را تشویق کنیم اتفاقاً برعکس از آن حمایت نمی‌کنیم و ضربه بر پیکرش می‌زنیم. این روزها کمپین‌های حمایتی زیادی در کشور شکل می‌گیرد و همه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا اتفاق خوبی رقم بخورد، چرا کسی به فکر ایجاد کمپین حمایت از سینمای کودک نیست؟ سینمای کودک هم‌الان در مرحله‌ای قرارگرفته که باید برایش کمپین راه‌اندازی کرد و مردم و مسئولان باید دست‌به‌دست هم دهند تا این معضل حل شود.

سهیل موفق

بسیاری از مدیران ما به اهمیت پرداختن به ژانر کودک تأکید می‌کنند. فکر می‌کنید چقدر از این ادعاها شعار و چقدر آن دغدغه واقعی مدیران و سینماگران است؟

این حرف‌ها در برخی از مواقع فقط در حد ادعاست و پای عمل که می‌رسد کسی کاری انجام نمی‌دهد و در برخی مواقع نیز به عمل می‌رسد. بعضی‌ها حتی سنگ‌اندازی می‌کنند و نمی‌گذارند متخصصان و مدیران دغدغه‌مند این حوزه کارشان را انجام بدهند.

امروز خیلی از کارگردان‌های قدیمی سینمای کودک که پرفروش‌ترین فیلم‌های کودک دهه‌های 60 و 70 را می‌ساختند هم دیگر دل‌ودماغی برای ساختن فیلم کودک ندارند. فکر می‌کنید چه چیزی باعث ایجاد بی‌میلی در این کارگردان‌ها شده است؟

برای همه کارگردان‌های پیشکسوتی که خاطرات کودکی ما را ساختند، سرتعظیم فرود می‌آورم. آن‌ها یک‌زمانی فیلم‌های پرفروشی در ژانر کودک می‌ساختند و نسل من اکثر فیلم‌های آن‌ها را تماشا کرده است. اگر امروز آن‌ها هم دل‌ودماغی برای فیلم ساختن ندارند به خاطر این نیست که مردم این سینما را کنار گذاشته‌اند، دلیلش این است که کم‌کم فیلم‌های بدی ساخته شد، وقتی ژانری بد می‌شود اعتبار، بودجه و شرایط خوب اکران را از دست می‌دهد و خیلی از مسائل دیگر در پی آن به وجود می‌آید. عده‌ای از فیلم‌سازان وارد فضای فیلم‌سازی برای کودکان شدند که دغدغه کودک نداشتند و فیلم‌های ضعیفی تولید کردند و همین امر نیز باعث شد تا این ژانر ضعیف شود و کارگردان‌های نامی آن روزهای سینمای کودک هم دیگر تمایلی به ساخت فیلم در این ژانر نداشته باشند. البته بسیاری از آن بزرگواران اعتقاد عمیقی به جوان‌گرایی و در پی آن دمیدن روح تازه‌ای به سینمای کودک دارند و دغدغه‌شان فراتر از کار کردن خودشان است. ضمن این‌که حمایتی هم نشد تا آن‌ها به این فضا بازگردند. حتی در حال حاضر بسیاری از عوامل حرفه‌ای سینما دیگر حاضر نیستند در سینمای کودک فعالیت داشته باشند و همین باعث افت کار می‌شود.

اما اکثر بازیگرهای فیلم "شکلاتی" از چهره‌های مطرح سینمای بزرگ‌سال هستند که به شما و فیلمتان اعتماد کردند و در این اثر حضور یافتند. انتخاب این بازیگرها بر چه اساسی بود چقدر برای گیشه بود و چقدر برای ارائه یک کار خوب؟

این بازیگرها مناسب نقش‌های فیلم بودند و بازیگرهایی بودند که می‌توانستم از آن‌ها بخواهم وارد قالب فیلم شوند. مهم‌تر این‌که همه آن‌ها دغدغه کار کودک را داشتند وگرنه بازیگرهای دیگری هم هستند که وقتی فیلمنامه خوبی هم در ژانر کودک به آن‌ها پیشنهاد می‌شود، می‌خوانند و از آن تعریف می‌کنند ولی می‌گویند ما کار کودک انجام نمی‌دهیم. برای من انتخاب بازیگر بسیار مهم بود و حتی برای سکانس‌های کوتاهم نیز از بازیگران برجسته تئاتر استفاده کردم. من از همین‌جا از گروه بازیگران فیلمم تشکر می‌کنم که برای من و فیلم شکلاتی بهترین بودند و لطف کردند در این فیلم حضور یافتند.

موسیقی‌های فیلم را بر چه اساسی انتخاب کردید؟

در مورد انتخاب موسیقی‌های فیلم از خود بچه‌ها کمک گرفتم. با آن‌ها حرف زدم و پرسیدم که به چه موسیقی‌هایی گوش می‌دهند. عده زیادی از کودکان و نوجوانان ما به موسیقی رپ گوش می‌دهند و این را نمی‌شود نادیده گرفت، نمی‌شود این موضوع را سانسور کرد و جلوی آن را گرفت، دوره سانسور به اتمام رسیده است و دیگر نمی‌شود چیزی را پنهان کرد؛ بنابراین ما از شاعرمان خواستیم تا شعر با محتوا و خوبی بر اساس فیلمنامه بنویسد و در قالب یک موسیقی خوب آن را همراه کردیم.

سهیل موفق

کودکان امروزی به نسب کودکان دوران گذشته تفاوت‌های بسیاری دارند و بعضی‌ها حتی جلوتر از سنشان هستند. این کودکان سواد رسانه‌ای خوبی دارند و می‌توانند خوب را از بد تمیز دهند. شما برای این‌که بتوانید این کودکان را جذب کنید چه تمهیداتی اندیشیدید؟

من سعی کردم در تمام طول زندگی‌ام ازآنجایی‌که کار کودک را به‌طور تخصصی دنبال کرده‌ام، کودک درونم همیشه زنده و بیدار باشد. سعی کردم کودک درونم را با کودک‌های امروز آشنا کنم. با آن‌ها ارتباط خوبی دارم و می‌دانم که از چه چیزهایی خوششان می‌آید. امکاناتی که به‌عنوان یک کارگردان در اختیاردارم را هم به‌خوبی می‌شناسم و سعی کردم این امکانات را طوری به کار بگیرم که کودکان بتوانند یک فیلم خوب ببینند و در طول تماشای فیلم خسته نشوند و سینما را ترک نکنند.

در مورد برخی از فیلم‌های ژانر کودک که در سال‌های اخیر ساخته می‌شود، شائبه‌هایی مطرح می‌شود وعده‌ای می‌گویند که این فیلم‌ها مشابه نسخه‌های خارجی فیلم‌های کودک هستند. در مورد فیلم شما هم‌چنین شائبه‌ای مطرح شد. چه تدابیری در نظر گرفتید که این مقایسه برای فیلم شما شکل نگیرد؟

فیلم مرا قبل از این‌که ساخته شود به فیلم "چارلی و کارخانه شکلات‌سازی" ربط دادند که احتمالاً به خاطر اسم فیلمم چنین شائبه‌ای به وجود آمد ولی وقتی فیلم اکران شد، همه متوجه شدند که هجمه‌های ابتدایی در مورد این فیلم بیراه بوده است. من به شما می‌گویم که "شکلاتی" مطلقاً شباهتی به فیلم هالیوودی "چارلی و کارخانه شکلات‌سازی" ندارد. موضوع و لوکیشن کارخانه شکلات‌سازی که در انحصار سینمای هالیوود نیست، ما هم در ایران کارخانه‌های شکلات‌سازی داریم. فیلم "شکلاتی" قطعاً یک سری مشکلات دارد که می‌شود در مورد این مشکلات حرف زد. خود من بهتر از همه مشکلات فیلمم را می‌دانم ولی متهم کردن این فیلم به کپی را نمی‌توانم بپذیرم چون ما اصلاً این کار را انجام ندادیم. با این برآوردهای ناچیز که در سینمای ما برای یک فیلم در ژانر کودک در نظر گرفته می‌شود، چطور می‌توان کپی فیلم گروه برتون را ساخت؟ مگر دیوانه‌ شده‌ام که با آبروی خودم بازی کنم؟ هیچ‌وقت هم‌چنین کاری انجام نخواهم داد. من سعی کردم یک فیلم آبرومند و رئال بسازم. در ایران تروکاژ گران است و هنوز سینمای کودک نتوانسته مجدداً به حیات طبیعی خود بازگردد؛ بنابراین تا زمانی که سینمای کودک به حیات طبیعی خود بازنگردد نمی‌توان چنین هزینه‌ای برای آن کرد چون اصلاً وجود ندارد.

بنیاد فارابی به‌عنوان یک مرجع تا چه اندازه از شما برای تولید اثرتان حمایت کرد؟ این روزها سخنانی درباره حمایت بنیاد فارابی از فیلم‌ها شنیده می‌شود که خیلی جالب نیست.

بنیاد سینمایی فارابی در این سال‌ها خیلی حمایت کرده است اما دست‌تنهاست و تنهایی کاری از پیش نمی‌برد، امیدوارم که سایر نهادها نیز به کمک بنیاد بیایند و از سینمای کودک حمایت کنند. این بنیاد از فیلمنامه شکلاتی نیز مثل خیلی از فیلم‌های دیگر حمایت کرد ولی در حد وام. من ابتدا پروانه ساخت فیلم را برای رسانه خانگی گرفته بودم و تلویزیون هم قرار بود مشارکت کند تا "شکلاتی" پس از تولید در تلویزیون پخش شود ولی وقتی فیلمنامه به جشنواره اصفهان ارسال شد و جزو 20 فیلمنامه برتر جشنواره قرار گرفت، با مشورت دوستانم آن را به شورای فیلمنامه بنیاد سینمایی فارابی فرستادم و درنهایت فیلمنامه مصوب شد و به ما 400 میلیون تومان وام تولید اثر دادند که همان‌طور که می‌دانید تهیه‌کننده موظف به بازپرداخت آن است و وام بلاعوض یا مشارکت نیست.

شما از زمان کودکی وارد کار کودک شده‌اید و به‌خوبی شرایط کودکان فعال در این عرصه را درک می‌کنید. خیلی از کودکانی که وارد کار کودک می‌شوند، در دوره نوجوانی رها می‌شوند و دیگرکسی سراغ آن‌ها نمی‌رود. این اتفاق چه آسیب‌هایی می‌تواند به آن‌ها بزند؟

این را به‌خوبی درک می‌کنم چون خودم هم آسیبش را دیده‌ام. من قبل از این‌که وارد تلویزیون شوم (1370) و اولین سریالم را بازی کنم، در دوران راهنمایی و در مدرسه، فیلم کوتاهی را با VHS ساختم و یادم می‌آید که آن موقع حتی با تدوین هم آشنا نبودم و سکانس‌های آن فیلم را پشت سر هم می‌گرفتم. همان سال‌ها همراه با پسرعمویم (داریوش موفق)، سر تمرینات تئاتر می‌رفتم و خیلی پی گیر هنرهای نمایشی بودم. گروهی برای ساخت سریالی به مدرسه‌مان آمده بودند که از من هم برای بازی تست گرفتن که از طریق تست بازیگری وارد تلویزیون شدم و یکسری برنامه‌های نمایشی در آن سال‌ها بانام "تابستانه، پاییزه، بهاره و..." را همراه با علی صادقی اجرا می‌کردم. برنامه جالبی بود و آیتم‌های طنز شیرینی داشت که بسیار موردتوجه خانواده‌ها واقع گردید. آن برنامه‌ها در آن مقطع زمانی زندگی من را زیرورو کرد. یک پسر 13-14 ساله بودم که به شهرت رسیده و در خیابان مردم از او امضاء می‌خواهند. با من عکس می‌گرفتند و رفتارهای رایجی که با افراد معروف داشتن را با من هم داشتند و این اتفاق غریب، بزرگ و مخربی در آن سن و سال برای من بود. بعدازآن دوره پرفروغ، یک دوره کوتاهی رها شدم و آسیبش را هم خوردم. گوشه‌گیر شده بودم تا این‌که دوباره به کار برگشتم ولی خیلی از بچه‌های آن زمان دیگر نتوانستند به کار برگردند و آسیبی جدی‌تر از این اتفاق خوردند. به همین خاطر به خانواده‌ها توصیه می‌کنم که یا بچه‌هایشان را وارد کار بازیگری نکنند و یا اگر این کار را انجام می‌دهند، پشت آن‌ها بایستند و رهایشان نکنند چون ممکن است بچه‌ها ضربه سنگینی از رها شدن بخورند.

سهیل موفق

 خانواده‌ها پس از این‌که فرزندشان را جلوی دوربین می‌فرستند چه حمایتی از آن‌ها می‌توانند انجام بدهند؟ درواقع پیشنهاد شما چیست؟

خانواده‌ها فکر نکنند که اگر فرزند‌شان یک‌بار جلوی دوربین رفت، پس دیگر تمام است. بلکه باید آن‌ها را به کلاس‌های هنری ببرند و سعی کنند آن‌ها را در راستای فراگیری هنر و بازیگری همراهی کنند. زمانی که من وارد کار کودک شدم، سیستم آموزشی کشور مشکلات زیادی داشت. حتی هنرستان صداوسیما باوجوداینکه من چند سالی بود جلوی دوربین بودم و به‌صورت حرفه‌ای کارکرده بودم، ثبت‌نام و قبول نکرد و از من خواست تا در آزمون ورودی شرکت کنم و از آن طریق وارد شوم. ولی الآن دیگر مثل آن موقع نیست و کودک و نوجوانی که هنر بازیگری را دوست دارد، می‌تواند کلاس‌ها و ورکشاپ‌های بازیگری را بگذراند و دانش بیشتری از بازیگری و کار کسب کند. در ضمن، پدر و مادرهایی که می‌خواهند فرزندشان را جلوی دوربین بفرستند ابتدا باید به این نکته توجه کنند که آن کودک آیا دوست دارد این اتفاق برایش بیفتد یا نه. بعضی از پدر و مادرها خودشان دوست داشتند جلوی دوربین بروند ولی این اتفاق نیفتاده است و حالا می‌خواهند فرزندشان بازیگر شود و از این طریق به رؤیای دیرینه خود برسند که در این صورت اگر خود آن کودک نخواهد، مسیر اشتباه خواهد بود و این کار ممکن است به بچه و خانواده ضربه بزند.

در فیلم "شکلاتی" رابطه خودتان با بچه‌ها چطور بود؟

 ارتباطم با بچه‌ها خوب است چون خودم هم در آن سن و سال تجربه بازیگری داشته‌ام. به‌جز محمدرضا شیرخانلو که قبلاً تجربه بازیگری جدی و حرفه‌ای را در سینما داشت و هم من و هم خودش تلاش کردیم جنس بازی او کاملاً متفاوت از سایر آثارش باشد، بقیه بچه‌ها کار اولشان بود و من سعی کردم با آن‌ها دوستی بیشتری داشته باشم و ارتباط بیشتری بگیرم تا فضای کار برایشان لذت‌بخش باشد. بازیگرهای کودک فیلم "شکلاتی" را از بین 400 کودک انتخاب کردم و خدا را شکر در حال حاضر همه آن‌ها پیشهادات خوبی برای کار در این فضا دارند. کار کردن با کودکان برای من راحت و دوست‌داشتنی است. ما در بخش سخت‌افزاری و جلوه‌های ویژه و تروکاژ بچه‌های بسیار بااستعدادی داریم که در خارج از کشور مشغول هستند و بعضاً در خارج از کشور کار می‌کنند ولی ما در سینمای کودک هنوز توان آن را نداریم که بتوانیم آن‌ها را بیاوریم و از تجربیات آن‌ها استفاده کنیم؛ بنابراین باید روی بچه‌های داخل کشور کارکنیم و تمام تلاشمان را به کار بگیریم تا تقویت شوند و به جذابیت‌ فیلم‌های کودک بیفزایند.

شما تجربه کارگردانی در تلویزیون و ساخت سریال را هم در کارنامه دارید، قصد ندارید در تلویزیون کارکنید و سریالی را روی آنتن ببرید؟

من بزرگ‌شده تلویزیون هستم و تلویزیون را خانه دوم خودم می‌دانم ولی بعد از آخرین کاری که در تلویزیون ساختم تابه‌حال هیچ‌یک از مسئولان و مدیران سازمان تماسی با من نگرفتند تا خبری از من بگیرند و حالم را بپرسند. آخرین کاری که من در تلویزیون انجام دادم، فیلم "مسابقه ازدواج" بود که در اعیاد و مناسبت‌های مختلف هنوز هم پخش می‌شود و برای آن کاندید جایزه کارگردانی در جشنواره سیما هم شدم که متعلق به زمان حضور آقای ضرغامی بود. الآن وضع برنامه‌ها و فیلم‌های کودک در تلویزیون خوب نیست و شاید اگر خاله‌ها و عموها هم در تلویزیون نبودند، برنامه‌های کودک در تلویزیون مخاطبی نداشتند. کودکان امروز، نوجوانی من هستند و فراتر از سنشان درک می‌کنند، وقتی ما برنامه خوبی در تلویزیون خودمان نسازیم، بچه‌ها کانال را عوض می‌کنند و می‌روند سراغ شبکه "جم جونیور" و سایر شبکه‌های ماهواره‌ای. من به‌عنوان یک آدم فرهنگی می‌گویم که نباید بگذاریم بچه‌ها آن کانال را ببینند. شبکه پویای تلویزیون خودمان حداقل به لحاظ فرهنگی سالم است. من برای بچه خودم فقط شبکه پویا را توصیه می‌کنم و نمی‌گذارم "جم جونیور" را تماشا کند. من معتقدم که تلویزیون و سینما باید درزمینهٔ کار کودک تقویت شوند. روزگاری که ما سینمای کودک خوبی داشتیم برنامه‌های کودک خوبی هم در تلویزیون داشتیم و بالعکس.

راه‌کارتان برای تقویت کار کودک در تلویزیون و سینما چیست؟

به‌جای جلسه گذاشتن، واقعاً کار کنیم. زمانی بزرگوارانی، مدیران گروه‌های کودک و نوجوان شبکه‌های سیما بودند که بر اساس شناختی که از کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان داشتند و با توجه به مشورت‌هایی که با آن‌ها می‌کردند، با احترام از آن‌ها می‌خواستند و امکان و فرصت کار کردن را چنان بی‌نقص محیا می‌کردند که نتایج آن‌ها را هنوز هم در تلویزیون و یاد و خاطرات مخاطبین آن روز، به‌خوبی می‌بینیم. تلویزیون به فیلم ما 151 آنونس تشویقی داد ولی آن را در بدترین زمان ممکن پخش کرد. درواقع فرصتی که به فیلم داده‌شده بود به خاطر کنداکتور نامناسب پخش بی‌اثر شد و اصلاً دیده نشد. این در حالی است که اگر تلویزیون به‌درستی آنونس‌ها را پخش می‌کرد نه‌تنها آسیبی به روند کارش وارد نمی‌شد بلکه از سینمای کودک در راستای درست حمایت می‌کرد. به نظرم هیچ اشکالی ندارد اگر تلویزیون در میان حجم انبوهی از تولیدات خود و تبلیغ آن‌ها باکسی را برای حمایت از سینمای کودک اختصاص دهد. من به معاونین محترم رئیس‌جمهور، وزیر آموزش‌وپرورش، وزیر صنعت، وزیر کار و وزیر بهداشت با مضمون حمایت از سینمای کودک دعوت‌نامه فرستادم ولی نه‌تنها نیامدند فیلم را ببینند، بلکه از دبیرخانه‌شان حتی یک پیام تشکر هم بابت دعوت‌نامه به دست من نرسید درحالی‌که فیلم من ارتباط مستقیم با این وزارتخانه‌ها داشت. خانم ابتکار را هم به‌واسطه این‌که فردی اهل فرهنگ و مسئولیتشان بی‌ارتباط با سینمای کودک و خانواده نیست و تئاترها و فیلم‌های فرهنگی را می‌بینند به تماشای این فیلم دعوت کردیم و پیگیری‌های زیادی برای حضورشان انجام دادیم ولی ایشان هم تشریف نیاورند فیلم "شکلاتی" را ببینند و افراد دیگری که با حضورشان می‌توانستند برای این ژانر مظلوم بسیار مثمر ثمر باشند هم نیامدند و حمایتی از فیلم نکردند.

سهیل موفق

حضور چهره‌های مهم سیاسی، ورزشی و هنری در اکران فیلم‌های کودک چه کمکی می‌تواند به این فیلم‌ها بکند؟

حضور چنین چهره‌هایی ضمن این‌که به خود فیلم کمک می‌کند، باعث دلگرمی عوامل فیلم هم می‌شود. چندی پیش آقای عباس صالحی وزیر ارشاد به همراه دخترشان برای تماشای فیلم "قهرمانان کوچک" به سینما رفته بودند و آن اتفاق باعث دلگرمی دست‌اندرکاران کودک شد و امیدواریم ادامه‌دار باشد. اگر چنین اتفاقاتی بیفتد خیلی خوب است. من سعی کردم اجراکننده باشم و در همین راستا در سال اصلاح الگوی مصرف یک سریال ساختم. زمانی هم که بحث‌های مربوط به ترافیک و کمبود آب و برق مطرح شد، بازهم سریال ساختم و حالا فیلم "شکلاتی" را هم در ادامه همین دغدغه‌ها ساخته‌ام چون برای من به‌عنوان یک شهروند ایرانی بحث فرهنگ‌سازی خیلی مهم است. البته در سینما این فرهنگ‌سازی در لایه‌های زیرین نهفته است، اما واقعاً آیا این مسائل برای دیگران اهمیت دارد؟

برنامه بعدی‌تان برای فیلم "شکلاتی" چیست؟ این فیلم اکران بین‌المللی دیگری هم دارد؟

در جشنواره فیل طلایی هند، چند نفر از دبیران بزرگ‌ترین جشنواره‌های تخصصی کودک در دنیا از فیلم ما خوششان آمد و همچنان هم دارند به من ایمیل می‌دهند که فیلممان را در آن جشنواره‌ها اکران کنیم. ما این پیشنهاد را بررسی می‌کنیم تا ببینیم چه اتفاقی رخ خواهد داد. ضمن این‌که یکی از کمپانی‌های هندوستان نیز با ما مذاکراتی داشته که فیلم "شکلاتی" را دوبله کند و روی پرده‌ سینماهای هند ببرد. ضمن این‌که یک شبکه تلویزیون اروپایی هم برای خرید این فیلم اقدام کرده است، درحالی‌که آن‌ها می‌توانند فیلم‌های کودک مناسب بافرهنگ خودشان را خریداری کنند ولی فیلم ما آن‌قدر تأثیرگذاری داشته که برای خرید آن اقدام کرده‌اند. خیلی‌ها دوست دارند که فیلم بسازند و کشورهای منطقه به سراغ فیلمشان بیایند و برای ما خوشایند است که فیلم ما فرا منطقه‌ای شده است. آقای حیدریان جزو اولویت‌هایش است که مشارکت کنیم و تنها منطقه را در نظر نگیریم. من در فیلم بعدی حتماً توجه بیشتری به این موضوع خواهم کرد ما احتیاج به کپی نداریم فقط کافی است که بدانیم بچه‌ها از چه چیزی خوششان می‌آید، همان کاری که هالیوود برای سینمای بزرگ‌سال انجام می‌دهد. فقط امیدوارم وقتی فیلمی در ژانر کودک و نوجوان در جشنواره‌های داخلی یا بین‌المللی اکران می‌شود، برای کودک یا درباره کودک بودن آن از هم تفکیک شوند و خیلی واضح مشخص شود که فیلم برای کودک ساخته‌شده است یا درباره کودک. خیلی وقت‌ها این تفکیک‌ها صورت نمی‌گیرد و حتی فیلم‌های کودک و نوجوان هم اشتباه معرفی می‌شوند؛ یعنی ممکن است یک فیلم درباره نوجوانان ساخته شود ولی به اسم فیلم کودک معرفی شود. ضمن این‌که معتقدم قضاوت یک فیلم کودک یعنی این‌که ببینیم آن فیلم را بچه‌ها چقدر دوست دارند. نظر بچه‌ها در قضاوت فیلم کودک بسیار مهم است چراکه درنهایت آن‌ها هستند که باید با فیلم ارتباط برقرار کنند و مخاطب اصلی کار کودکان هستند. البته بحث‌های تکنیکی و فنی که مدنظر منتقدان و حرفه‌ای‌های سینما است هم اهمیت خودش را دارد ولی درنهایت نقاط ضعف و قدرت یک فیلم کودک را باید خود بچه‌ها تشخیص بدهند چون مخاطب فیلم کودک خود آن‌ها هستند. اتفاقی که افتاده این است که به‌جای آنکه کودکان بگویند که اثری را دوست دارند یا نه بزرگ‌سالان درباره آن نظر می‌دهند و این شیوه اشتباهی است.

چندی پیش خبر از تصمیمتان برای ساخت فیلمی بانام "کافه نارون" دادید. سرانجام این فیلم چه شد؟

"کافه نارون" دو بازیگر خاص خودش را می‌خواهد که ما هنوز نتوانسته‌ایم با آن‌ها به توافق برسیم. بازیگران اصلی این فیلمنامه که مناسب نقش هستند و شرط ما برای ساخت این فیلم هستند، وقتشان پر است. ما فیلمنامه "کافه نارون" را شش بار تاکنون بازنویسی کرده‌ایم و به همین خاطر می‌دانیم که فیلم خوبی خواهد بود. فیلمنامه "کافه نارون" یک فیلمنامه اجتماعی است و راجع به موضوع ازدواج‌ها و طلاق‌های بی‌منطق در جامعه است. موضوع ازدواج و طلاق در سینما اپیدمی شده ولی نگاه این فیلمنامه متفاوت است که اگر چنین نبود، به سراغ این فیلمنامه نمی‌رفتم. من عطش تولید ندارم بلکه عطش ساخت فیلم خوب دارم. ترجیح می‌دهم فیلمنامه‌ای که 5 سال برایش زحمت‌کشیده‌ام را اگر فرمولی که برایش در نظر گرفتم به نتیجه نرسد کنار بگذارم تا این‌که فیلمی بسازم که خودم به ساختش با شرایط دیگری اعتقاد نداشته باشم.

سهیل موفق

قصد ندارید فیلم بعدی‌تان را در حوزه کودک بسازید؟

واقعاً نمی‌دانم. فیلمنامه کار بعدی‌ام آماده است و با یکی از تهیه‌کننده‌های خوب سینما هم مذاکراتی انجام دادم که فیلمنامه را خیلی دوست دارند و اعلام آمادگی نمودند، در این فیلم بحث قهرمان‌پروری برای کودکان به‌خوبی در نظر گرفته‌شده است و حتماً بچه‌ها ارتباط خوبی با آن می‌گیرند البته در حد بضاعت سینمای ایران است نه هالیوود. بااین‌حال هنوز مطمئن نیستم که این فیلم را می‌سازم یا نه. اتفاقاتی که برای فیلم "شکلاتی" افتاد مرا دچار تردید کرده است. امیدوارم شرایطی که بر سینمای کودک حاکم شده باعث نشود که از ژانر کودک رانده شوم و به سمت ژانرهای دیگر بروم و هیچ‌وقت حاضر به برگشت نشوم. دوست دارم بتوانم برای بچه‌ها و خانواده‌هایشان هم فیلم خوب بسازم و این کار رازمانی انجام می‌دهم که مطمئن باشم ماحصل کارم خوب و موفق باشد برای مخاطبش مناسب است. من سال‌ها در ژانر کودک کارکرده‌ام و این ژانر را به‌خوبی می‌شناسم و امیدوارم درصورتی‌که موقعیت خوبی برای ساخت فیلم بعدی‌ام فراهم شود، یک کار ارزشمند به بچه‌ها تقدیم کنم.

و سخنان پایانی؟

وقتی حوادث بدی مثل سیل و زلزله در کشور ما رخ می‌دهد، مردم عادی همیشه خودشان دست‌به‌کار شده و سرنوشت خودشان را رقم‌زده‌اند. از زمان جنگ تاکنون، حماسه‌های زیادی در کشورمان رخ‌داده است و من می‌خواهم از همه مردم این کشور خواهش کنم که بیایند یک حماسه دیگر را هم در حمایت از سینمای کودک در کشور رقم بزنند. می‌خواهم به خانواده‌ها بگویم که بیایید فرزندان و نوه‌هایمان را به سینما ببریم تا چرخ سینمای کودک بچرخد. مطمئن باشید که نفع این کار برای خودمان است. من از ورزشکارانی که روحیه پهلوانی دارند مثل علی دایی، علی کریمی و سایر بزرگان ورزش انتظار دارم که به سینمای کودک نیز کمک کنند. سینمای کودک نفس‌های آخرش را می‌کشد و اگر به این پیکر نیمه‌جان، نیرو تزریق نشود، مشخص نیست که چه اتفاق ناگواری برای آن خواهد افتاد.