به گزارش هنرآنلاین، نمایشگاهی از آثار حجمی با عنوان "فیگور مجسم"، ۹ تیر به طور مشترک در گالری "شیرین" و "هما" برپا شده است. دراین نمایشگاه که با مشارکت انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران و دوهفته نامه تندیس برگزار شده مجسمه‌هایی با رویکرد فیگوراتیو و عمدتا فیگورهای انسانی به نمایش درآمده است که به گفته برگزار کنندگان از تازه‌ترین آثار هنرمندان شرکت کننده انتخاب شده‌اند. به بهانه نمایش این آثار با "قدرت الله عاقلی"، یکی از هنرمندان این نمایشگاه گفتگویی انجام شده که در ادامه می خوانید: تصور عمومی از هنرفیگوراتیو به نمایش درآوردن فیگورهای انسانی خلاصه می‌شود . این تعریف کاملی نیست. هر اثری که تصویری قابل رویت داشته باشد می‌تواند فیگوراتیو باشد. بحث اصلی این نمایشگاه هم همین بود. اینکه رویکرد و نگاه هر هنرمند به مفهوم فیگوراتیو بودن بررسی شود. با این تعریف آیا می‌توان هر اثری که نمود بیرونی و عینی در زندگی واقعی داشته باشد را فیگوراتیو به حساب آورد؟ بله همینطور است. شما در این نمایشگاه از چه زاویه‌ای به فیگور پرداخته‌اید؟ من نگاهی بینابینی به فیگور داشته‌ام . تا حدی به اصالت کلاسیک توجه داشته‌ام، اما با یک نگاه و مفهوم امروزی تر. در آثار قبلی اولویتم بیشتر فرم‌های آزاد بوده. اما در آثار اخیرم این توجه بیشتر شده است.مجموعه‌ای که در حال حاضر بر روی آن کار می‌کنم، بیشترفیگوراتیو و با محور مفهومی است. اثری هم که در این نمایشگاه از من به نمایش درآمده از مجموعه اخیر انتخاب شده که فیگور انسانی دارد. گرایش فیگوراتیو در چند سال گذشته به جریان عمده و اصلی کشور تبدیل شده، علت آن را در چه می‌دانید؟ این در تمام دنیا اتفاق افتاده است. به هر حال محور هنر و مخاطبش بیشتر انسان است و می‌شود گفت گرایش به هنر فیگوراتیو یک واکنش انسانی است. در آثار تجسمی هنرمندان تمام دنیا چند سالی است که سمبلی از انسان معاصرمطرح می‌شود و حرف ها بیشتر از این طریق بیان می شود و کمتر بیان حسی و انتزاعی مطرح است.هنرمند معاصر دوست دارد راحت‌تر حرفش را بزند و احساساتش را مستقیم‌تر بیان کند.فیگور همیشه در آثار تجسمی بوده. از غار آلتامیرا تا امروز فیگور انسان و حیوان در آثار هنرمندان حضور داشته است. در یک دوره‌ای هنر انتزاعی و آبستره جریانی بود که در دوره جنگ سرد و در مقابل جریان فیگوراتیو بلوک شرق طرفداران زیادی داشت و در حقیقت یک دهن کجی به آن جریان بود. ولی الان این تقابل دیگر به آن شکل وجود ندارد و هنر فیگوراتیو دوباره به جریان افتاده است. ریشه‌های این بازگشت و رجوع را در چه می‌دانید؟ ریشه‌اش در بازگشت انسان به خویشتن است. به هر حال هنر واکنش انسانی نسبت به اتفاقات پیرامونش است. این حرکت رادر داخل کشور چطورمی‌بینید؟ باید گفت در حال حاضر هنرمندان در تمام دنیا به رویدادهای اطرافشان واکنش های یکسانی دارند و این مسئله غریبی نیست. هنرمندان ما هم از همین فضا و اتمسفر به نوعی متاثر می‌شوند که با رئالیته خودشان هم یک سنخیتی دارد و عملا آثارشان به این سمت کشیده می‌شود. یعنی این گرایش در داخل کشور به نوعی با جریان های هنری روز دنیا هماهنگ شده است؟ بله. الان تمام اتفاقاتی که در دنیا می‌افتد که عموما اتفاقات خیلی خوبی هم نیست، حول محور انسان است. و می‌شود گفت که به نوعی بازگشت به درون و واکنش انسانی نسبت به تحولات اجتماعی اتفاق افتاده است. درباره رویکرد مفهومی در هنر فیگوراتیو چه فکر می‌کنید. به خصوص در داخل کشور موفقیت داشته است؟ روند رو به جلویی داشته است. هنر یک اتفاق خلق الساعه نیست و به مرور شکل می گیرد. به نظر من کار هرچه مفهومی تر باشد در رشد و تعالی هنر معاصر تاثیر خواهد داشت. هنر مفهومی در پی بیان چه مفاهیمی است؟ انسان یک دم مسیحایی دارد که این مسئله به باورهایش برمی‌گردد. مطمئنا این باور درونی در تاثیر گذاری آثار هنرمند هم نقش دارد. هنر مفهومی واکنش انسان است به اتفاقاتی که در کل جهان می‌افتد. جریان‌های هنری امروز چه اهدافی را به طور مشخص دنبال می‌کنند؟ هنر امروز از پیچیدگی های سابق برخوردار نیست و بیشتر به صورت یک رسانه عمل می کند. می خواهد موضوع و مفهومش را به سرعت انتقال بدهد و واکنش‌ها را هم به سرعت ببیند. به همین دلیل ایده و مفهوم اولویت اول هنرمند می شود.دنیا هم آنقدر کوچک شده که انسان از همه رویدادها مطلع است و از آن ها تصویر دارد و تاثیر می‌گیرد. انتهای پیام/بهروز فائقیان/۳۱