سرویس تئاتر هنرآنلاین: اصغر پیران، بازیگر و کارگردان؛ در بخش بین‌الملل جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر برنده تندیس شد و خود را به یک پدیده تئاتر در سال 97 تبدیل کرد. پدیده‌ای که بی‌ادعا دو دهه تجربه هنری را پیش روی داشته است.

اصغر پیران را در این سال‌ها بارها در تئاتر و سینما دیده‌ایم و هر بار هم نشان داده که با حوصله بازی می‌کند و این خود دامنه خلاقیتش را به مرور وسعت بخشیده است و حالا نتیجه‌­اش را در جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر در بخش بین‌الملل نصیب خودش کرده است و برنده تندیس بهترین بازیگر شد و این پیروزی را نمی‌توان منحصر به حضورش در دو نمایش "نامبرده" (کار اصغر دشتی) و "موی سیاه خرس زخمی" (کار جابر رمضانی) خلاصه کرد؛ برای اینکه او همیشه بی‌ادعا تلاش کرده که بازی‌اش را بکند و بتواند مخاطب را متوجه زوایای درونی‌تر نقش‌­هایش گرداند.

اصغر پیران

اصغر پیران با آنکه تئاتری هست اما بخشی مهم از شهرتش را از بازی مقابل دوربین دریافت کرده است؛ او در آثاری همچون "تمارض"، "حکایت دریا"، "رگ خواب"، "چ" و سریال تلویزیونی "زمین انسان‌ها" به عنوان بازیگر و خواننده حضور داشته است.

اصغر پیران متولد ١٣٥٩ شهرستان فسا، فوق‌لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس تهران، بازیگر سینما و تلویزیون است. او از سال ١٣٧٨ با بازی در نمایش "بچه‌های پارکینگ کیلومتر ٥" کارگردانی و بازی در نمایش "مصاحبه، عزیز مایی، عشق‌آباد، شب، آژیر بی‌صدا، داستان پرآب چشمه، حسنی و شاه میمون، مردی در یک موقعیت، باد ما را خواهد برد، سیاه سیاهای خومون، رقص کاغذ پاره‌ها، عجایب مخلوقات، مکبث، دیابولیک رومئو و ژولیت ...." فعالیت هنری خود را از فسا آغاز و در تهران ادامه داده‌ است.

او در زمان حضور در تهران، موفق به دریافت جایزه نمایش برگزیده برای نمایش "ری‌را" از بیست‌ و ششمین جشنواره تئاتر فجر، بخش تجربه‌های دانشجویی در سال 1386 شد.

پیران در کنار هنرمندانی همچون مرتضی اسماعیل‌کاشی، علی باقری، مجید بهرامی، پانته‌‌آ پناهی‌ها، لیلا حاتمی، علی نصیریان، صدرالدین شجره و آتیلا پسیانی بازی کرده است و این خود دلیل موجهی برای حضور پر رنگ و موثرش در جهان بازیگری است.

تعزیه

شاید بخشی از خوش صدایی اصغر پیران را باید به دلیل تجربه حضور در تعزیه ایرانی دانست. او فعالیت در تعزیه را از فسا آغاز کرده است. پیران در شهر خودش، فسا با حرفه مدیرصحنه‌ای در تعزیه "خورشید بر خاک" به کارگردانی علی نیکومنش که در تالار امور تربیتی این شهر در 1379 اجرا شده، آغاز کرد. سپس به انتخاب و تدوین موسیقی در تعزیه "عاشورا" به کارگردانی علی نیکومنش در سال 1380 پرداخته است و همین روال تجربه موسیقایی را ادامه داده، چنانچه به انتخاب و تدوین موسیقی در نمایش "فانوس در مه" به کارگردانی علی نیکومنش که در سنندج و ‌جشنواره دانش‌آموزی در سال 1380 اجرا شده، پرداخته است. همچنین انتخاب و تدوین موسیقی تعزیه "امام علی(ع)" به کارگردانی علی نیکومنش را که در تالار امور تربیتی فسا (1381) اجرا شده، انجام داده است.

بازی‌­ها

بازیگری که پیشینه همکاری با نویسندگان و کارگردانانی همچون محمد رحمانیان، اصغر دشتی و عبدالحی شماسی را در کارنامه کارگردانی و بازیگری‌اش دارد، در فسا؛ بازی در نمایش "مصاحبه" نوشته محمد رحمانیان؛کارگردانی و بازی در نمایش "عزیز مایی" نوشته مهرداد رایانی‌مخصوص؛ اجرا شده در تالار امور تربیتی فسا و اراک و بازی در نمایش "عشق آباد" به کارگردانی علی نیکومنش را  پیش روی داشته است.

همچنین کارگردانی و بازی در نمایش "شب" نوشته عبدالحی شماسی در اراک، نویسندگی، کارگردانی و بازی در نمایش "آژیر بی‌صدا" در فسا، کارگردانی و بازی در نمایش "داستانی پرآب چشم" نوشته اسماعیل همتی؛ در فسا، بازی در نمایش عروسکی "حسنی و شاه میمون"، بازی در نمایش "مادر خود خداست" به کارگردانی امیر حسین بهبهانی‌نیا و سجادافشاریان، از جمله کارهای دیگر پیران هستند.

او همچنین در نمایش‌­های "مکبث" کار رضا ثروتی در سال 89، "عجائب المخلوقات" کار رضا ثروتی در سال 91، "ویتسک" کار رضا ثروتی در سال 91، "دیابولیک: رومئو و ژولیت" کار آتیلا پسیانی در سال 96، "نمی‌تونیم راجع بهش حرف بزنیم" کار جابر رمضانی در سال 96، و... بازی کرده است. بنابراین سال‌ها تجربه را پشت سر گذاشته که حالا به راحتی می‌­تواند در اثبات خودش با داشته­‌های قابل تامل و اعتماد به نفس ابراز وجود کند بی‌آنکه باز هم ادعایی برای این کار داشته باشد چون در واقع یک بازیگر هست و باید که برای حضور در صحنه خود را با دلالت­‌های دقیق و توانمندی آشکار کند.

موسیقی

او جدا از بازیگری در سمت‌هایی نظیر انتخاب موسیقی و خوانندگی نیز فعالیت می‌کند. شاید یکی از دلایل خوش صدا بودنش هم به همین قضیه برمی‌­گردد و این همان توان در صدا و صداسازی است که برخی از بازیگران چندان به آن مسلط نیستند.

اصغر پیران هنر خوانندگی‌­اش را پیش از این نیز در پرفورمنس موسیقایی پروژه "شهر- بازی" کاری از بامداد افشار در سال 96 نشان داد.

اصغر پیران درباره این ارتباط و درکش از موسیقی می­‌گوید: من به شکل دیگری با موسیقی آشنا شدم و کار کردم. از نوجوانی با موسیقی ایرانی آغاز کردم و ساز خودم هم سه‌تار بود. از آنجا که در شهر کوچک­‌تری زندگی می‌کردم، دغدغه صداهای شهری را نداشتم و علاقه‌­ام چیز دیگری بود. اما بعد از آن که در چند تئاتر با بامداد افشار آشنا شدم و روی تئاترها با هم کار کردیم، جرقه کار مستقل از تئاتر خورد.

نمایشنامه‌خوانی

نمایشنامه "جمجمه‌ای در کانه‌مارا" نوشته مارتین مک‌دونا به کارگردانی اصغر پیران در پردیس چارسو و در سال 95 خوانده شد. بهنازجعفری، بهروز کاظمی، خسرو پسیانی و اصغر پیران نقش‌خوانان این اجرا بودند. شاید هدف پیران کارگردانی این متن باشد و شاید یک متن دیگر اما هنوز از این تاریخ اقدامی برای اجرا از او را ندیده‌­ایم.

موی سیاه خرس زخمی

نمایش "موی سیاه خرس زخمی" که برگرفته از وضعیت "هملت" ویلیام شکسپیر هست، در زمینه بازیگری نیز با توش و توان می‌نماید و شاید اصغر پیران بی‌برو برگرد در نقش ساقی مواد با سوار شدن به موتور سیکلت و در مواجهه با دختر رباتی و بعد یکایک شخصیت‌ها دلالت بر حضور پر رنگش می‌کند. مردی که به دیگران سمت و سو می‌دهد که در صحنه چگونه باشند، چنانچه رابط بین اعضای خانواده است و در عین حال فروش و پخش مواد نیز این نسبت‌ها را بیشتر تعیین می‌کند؛ اما "بودم" (حامد رسولی) ساقی را به باد شکنجه می‌گیرد و مواد را روی صورت و چشم‌هایش می‌پاشد که نفسش را می‌بُرَد! به همین دلیل بازی حامد رسولی هم با آنکه مسیر متفاوتی را در ارائه خشونت می‌پیماید اما دلالت بر حضور موثر خواهد داشت. البته گریم و لباس هم در ارائه این نقش‌­ها نقش موثرند.

جابر رمضانی در نمایش "موی سیاه خرس زخمی" با ترسیم دو فضای داخلی و بیرونی تلاش می‌کند درونمایه نمایش را که دنیای پر از سیاهی، تباهی و از خود ویرانگری ذهنی و جسمانی یک معتاد مواد صنعتی است، نشان بدهد. اصغر پیران که در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر در فیلم "متری شش و نیم" در قالب رئالیستی یک ساقی مواد مخدر درخشان ظاهر شد؛ در "موی سیاه خرس زخمی" شمایل متفاوتی از یک ساقی سورئال را ارائه می‌کند. به نوعی می‌­شود به کارکرد نقش در دو فضای متفاوت رسید که حاصل تلاش بازیگری است که نمی­‌خواهد خود را اسیر کلیشه‌­ها کند، بلکه به دنبال بیان تازه‌­ای است که بیشتر ذهن مخاطب را درگیر نقش کند و این همان چالشی است که می­‌تواند به مرور زمان بازیگر را بازیگری نشان دهد که در نبرد با همه چیز به دنبال شکوفا شدن‌‌اش خواهد بود.

نامبرده

بازیگری در "نامبرده" عاملی پیش برنده است و در آن بازیگران هستند که روایت شخصی یا گزارش شکست و فروپاشی را تداعی می‌­کنند تا اینکه خود اینان در مقام بازیگر برجسته شوند. با آنکه نشانه‌­های بازیگری مانند گریم شدن، القاگری نقش‌­ها، کارآیی لباس‌­ها و حتی هنر خلاقه مانند آوازخوانی و ساز نواختن اصغر پیران دلالت آشکار بر حضور بازیگران می­‌کنند اما اینها در واقع ابزار و اثاثیه یک اجرایند، چون تمایلی برای بروز نقش آفرینی‌­ها نیست؛ یعنی نه متن چنین اقتضا و کارکردی را می‌­خواهد و نه کارگردان میل دارد که غیر از آن خودنگاری و شخصی‌نگری چیز دیگری برجسته شود. فرقی هم نمی‌کند که این بازیگران از چه شناسنامه و کارنامه‌­ای نیز برخوردار باشند، بلکه اینان هستند که "نامبرده" تماشایی شود و اگر هم می‌­شود و نمی‌­شود این هم بنابر تعابیر و برداشت‌های مخاطبان بسیار متفاوت است. 

علی باقری، اصغر پیران، رامین سیاردشتی هر سه در بازی در بازی­‌ها خود را گم می‌کنند و این هم تکنیک و خواست اجراست که در نهایت خلاقیت اینان نیز در این روال غیر عادی نادیده انگاشته شود. لابد همان عدم برجسته‌سازی یک رکن است اما از آن سو چیزی دارد برجسته می‌شود که انگار بر آن توهم توطئه و یک دسیسه جانبدارانه حکم می‌­راند. به هر روی اینان سه نقش کارگردان، مدیر جشنواره سن پطرزبورگ و مترجم ایرانی زبان روسی را بازی می‌­کنند. در یک‌جا هم با تکنیک بازیگری تعزیه اصغر پیران و رامین سیار دشتی بریده‌­ای از اجرای موتسارت و سالی­یری را در دو جبهه اولیا و اشقیا ارائه می‌­کنند. در اینجا نحوه آوازخوانی و سازنوازی‌های اصغر پیران هست که از او یک بازیگر تمام نما ارائه می‌­کند.

پیامد حضور

تئاتر فقط نقش­‌ها و نقش‌آفرینی‌­ها را مشخص نمی­‌کند بلکه ذات انسانی هر بازیگر و کارگردان و دیگر عوامل اجرایی را نیز مشخص می­‌کند. واقعا تئاتر آیینه طبیت است و انسان هم جزیی از این طبیعت است که خود را به راستی در صحنه تئاتر بیرون می‌­ریزد. اصغر پیران هم فارغ از خود نمایی‌­ها، تکبرات و توهمات مرسوم دارد کار خودش را می‌­کند. ادعایی ندارد و بی‌حاشیه و آرام دارد بر طبل هنرمندی‌اش می­‌کوبد. نواختنی که به تدریج صدایی می­‌شود برای شنیدن... و همین لطف طبیعت است که باز هم حق به حق‌دار برسد و او هم بتواند در این هزارتوی بیچاره کننده خود را بیابد بی‌­آنکه بخواهد به دنبال سودجویی باشد.

 

منابع:

اسماعیلی، احمد محمد، گفت‌وگو با اصغر پیران بازیگر نمایش "موی سیاه خرس زخمی"، ایران تئاتر، دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷.

بهرامی، الهه، بازیگر فسایی برگزیده جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شد، هنرآنلاین.

اجرای شهر - بازی؛ دلخوشیِ تهران فرتوت به وارثانش، ماهنامه تجربه - محمدخلیلیان، سیامک قلی‌زاده، آذر 96.