سرویس موسیقی هنرآنلاین: بهزاد الماسی بیش از یک دهه است بهعنوان دوبلور فعالیت میکند و در کنار آن هشت سال است بهطور حرفهای در حوزه موسیقی کار میکند.
اولین آلبوم رسمی او با عنوان "من که خوشبختم" به خوانندگی و آهنگسازی خودش در سبک پاپ که در برخی از قطعات به راک هم نزدیک میشود، در خرداد 1396 منتشر شد و الماسی همان سال در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر در بخش موسیقی پاپ، نامزد جایزه باربد خواننده برتر شد.
با الماسی به بهانه شروع فعالیتهای جدید در عرصه موسیقی گفتوگو کردهایم:
آقای الماسی، چطور جذب موسیقی شدید؟
همانند بسیاری از افرادی که علاقهمند به کار موسیقی هستند، من هم از سنین پایین به این مقوله علاقهمند شدم و به یاد دارم زمانی که 4 سالم بود دایی من کاست یکی از خوانندگان خارجی را به من دادند و من از همان زمان شیفته این جنس از موسیقی شدم. ضمن این که در آن سالها شروع موسیقی پاپ بعد از انقلاب بود و درواقع یک فصل جدیدی از موسیقی پاپ در حال شکلگیری بود. آغازکنندگان آن نیز شادمهر عقیلی، محمد اصفهانی و همنسلهای خودشان بودند. من از همان سنین کودکی تمام کارهای آنها را پیگیری میکردم و شنونده پر و پا قرص موسیقی بودم. زمانی که آلبوم "غریبه" فریدون آسرایی به آهنگسازی بهروز صفاریان منتشر شد، توجه من به آهنگسازی و تنظیم قطعات جلب شد به دلیل این که موسیقیهای مختلفی را گوش میکردم، متوجه شدم که آهنگسازی و تنظیم این قطعات با دیگر قطعات تفاوت دارد و جزئیات بیشتری داشت. از نظر من این آلبوم از نظر تنظیم، بسیار جسورانه و خیلی جلوتر از موسیقیهای آن زمان بود. بعد از انتشار آلبوم "غریبه" فریدون آسرایی، بیشتر پیگیر کارهای بهروز صفاریان شدم و این موضوع باعث شد که به آهنگسازی علاقهمند شوم. احساس کردم که میتوانم این کار را انجام دهم. از این رو بهسختی تعدادی از نرمافزارهای آهنگسازی را پیدا کردم و طبیعتاً نحوه کار با این نرمافزارها را بلد نبودم و با آزمون و خطاهای بسیار بالاخره توانستم کار با آنها را یاد بگیرم. در این نرمافزارها با اصطلاحات آشنا میشدم و به دلیل این که خودم بهتنهایی این کار را انجام میدادم، زمان زیادی صرف میشد اما به دلیل علاقهای که داشتم متوجه پیشرفت خودم میشدم، حتی با وجود این که کارهایم بسیار خندهدار بود.
در همان دوره همان قدری که به آهنگسازی علاقه داشتم، به خوانندگی نیز علاقهمند شدم و همین موضوع باعث شد که به کاور کردن قطعات معروف بپردازم. به خاطر دارم یک نرمافزاری پیدا کرده بودم که با استفاده از آن توانستم صدای خواننده را تا حدودی حذف کنم و با صدای دورگه دوران بلوغ خود به طرز خندهدار و مسخرهای بر روی آنها میخواندم و خودم در آن زمان گمان میکردم که چه اتفاق خوبی را دارم رقم میزنم.
پس از مدتی با نوید نقرهزاد آشنا شدم و قرار بود برای آموزش تنظیم نزد ایشان بروم، اما ازآنجاییکه چه در دانشگاه و چه در یادگیری هنر، مانند تمام مسائلی که میخواستم بهصورت آکادمیک آغاز کنم، مجبور شدم تنظیم و آهنگسازی را خودم با کمک کتاب و ویدئو یاد بگیرم و البته از نوید نقرهزاد و همچنین دوستان دیگری که کار آهنگسازی انجام میدادند نیز خیلی کمک گرفتم.
پس از آشنایی و دوستی با نوید نقرهزاد، همیشه بین صحبتهایمان، صحبت از آینده حرفهای من در زمینه موسیقی بود. ایشان به دلیل این که میدانستند بنده به خوانندگی نیز علاقه دارم، به من پیشنهاد تولید و انتشار آلبوم موسیقی را داد. تولید آلبوم برای من خیلی اتفاق عجیب و بزرگی بود و خیلی به این موضوع فکر کردم که بتوانم تصمیم درستی بگیرم. درنهایت به این نتیجه رسیدم که پیشنهاد خوبی به من دادند و قرار شد که با کمک ایشان آلبوم موسیقی تولید کنیم. اما بعد از این صحبتها یک وقفه طولانیمدت پیش آمد به دلیل این که من نیاز داشتم فکر کنم تا بتوانم کاراکتر خودم را در موسیقی پیدا کنم. به دلیل این که در آن زمان با توجه به این که علاقه من به سمت موسیقی غربی بود، اما باز هم شک داشتم که میخواهم در این ژانر فعالیت کنم یا خیر که درنهایت تصمیم بر این شد که همین کار را انجام دهیم.
درباره شکلگیری آلبوم "من که خوشبختم" بگویید؟
پروسه تولید آلبوم از سال 1393 شروع شد و بهار سال 1396 به اتمام رسید. این که تولید آلبوم سه سال به طول انجامید چند دلیل داشت؛ نخست این که همه ما مشغلههای زیادی داشتیم و دوم این که هم من و هم نوید نقرهزاد حساسیت بالایی بر روی این آلبوم داشتیم و سعی کردیم با حوصله و سر فرصت بر روی تکتک قطعات کار کنیم. به نظرم یکی از دلایلی که باعث شد درنهایت آلبوم قابل دفاعی داشته باشیم، این بود که بین من و نوید نقرهزاد یک اعتماد متقابلی وجود داشت. هم ایشان به ملودیها و نظرات من اعتماد میکرد و هم من به نظرات و پیشنهادهای ایشان اعتماد میکردم. ضمن این که قطعاً پیشنهادهای نوید نقرهزاد در دادن مسیر درست به این پروژه مؤثرتر بود. نکتهای که برای من بسیار مهم و قابل توجه بود، این بود که افرادی که در این آلبوم با آنها همکاری داشتیم تمام آنها موزیسین بودند و جزو بهترین نوازندگان ایران بودند. در طی پروسه تولید آلبوم فیدبکهای مثبتشان را میدیدم و همین باعث میشد که از کارمان بیشتر مطمئن بشویم. در این آلبوم هنرمندانی مانند بابک ریاحی پور و نیما رمضان با ما همکاری داشتند.
بازخورد آلبوم چطور بود؟
طبیعتاً به دلیل این که تهیهکننده این آلبوم خودم بودم و امکان تبلیغات گسترده نداشتم، نتوانستم در آن زمان پخش خوبی برای آلبوم داشته باشم و به نظرم آنطور که باید و شاید شنیده نشد که این موضوع هم در بازخورد مادی آن تأثیر گذاشت و هم در بازخورد معنوی. البته با توجه به تبلیغات کم توانستم مخاطبان خودم را پیدا کنم، اما هنوز هم معتقدم که این آلبوم باید در فرصت و شرایط مناسب و بهتر مجدداً پخش شود.
چطور شد که از موسیقی به سمت دوبله تغییر شغل دادید؟
اتفاقاً این موضوع کاملاً معکوس بود. من دوبله را در سال 1388 زمانی که در مقطع دوم دبیرستان مشغول تحصیل بودم شروع کردم و سپس به سمت موسیقی رفتم و موسیقی را از سال 1391 بهطور حرفهای آغاز کردم. شروع حضور حرفهای من در عرصه موسیقی، مربوط به کارهایی بود که دوبله میشد. در آن زمان چند سالی بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قانونی را تصویب کرده بود کارهایی که دوبله میشوند، موسیقی آنها نیز باید به فارسی برگردانده شود. به همین دلیل کمکم به برگرداندن موسیقی شروع کرده بودند. البته این اتفاق قبل از انقلاب نیز رخ میداد اما همیشگی نبود. من خودم نخستین کارهایم موسیقیهایی بود که برای انیمیشنهای دوبلهشده میساختم. بعد از کارهایی که برای انیمیشنها میساختم، توسط دوست عزیزم امین قاضی به بچههای رادیو تهران معرفی شدم و همانجا شروع همکاری من با رادیو بود. در آن سالها بیشتر وقتم را در رادیو میگذراندم. موسیقی برنامه آرم ترافیک و همچنین موسیقیهای ویژهبرنامههای عید و تیتراژ برنامههای پرمخاطب رادیو تهران ازجمله کارهایی بود که برای رادیو انجام دادم. سال 1392 شروع همکاری من با تلویزیون با تیتراژ برنامه "نوبت مردم" بود که از شبکه یک سیما پخش میشد. این برنامه خدا را شکر مورد استقبال قرار گرفت و به دلیل این که ژانر موسیقی آن رپ بود، در آن زمان تا حدودی دیده شد. البته برای ساخت این موسیقی ریسک بزرگی کردیم اما خوشبختانه با مشکلی برای پخش مواجه نشد. بعد از آن همکاریهای زیادی در زمینه تیتراژهای برنامههای تلویزیونی و موسیقیهای تبلیغاتی داشتم. برنامههایی مانند "خندوانه"، "محرمانه خانوادگی"، "شوق زندگی" و... از دیگر کارهایی بود که برای تلویزیون انجام دادم.
آلبوم شما نامزد دریافت جایزه جشنواره موسیقی فجر شد، درباره آن توضیح دهید؟
این اتفاق برای من خیلی دوستداشتنی بود، به دلیل این که ما برای این آلبوم خیلی زحمت کشیدیم و در یک شرایط سختی ازلحاظ مادی و معنوی قرار داشتیم. همانطور که گفتم من تهیهکنندهای نداشتم، اما اجازه ندادیم که این موضوع تأثیری بر کیفیت کار بگذارد و حتی یک سری از جاها دست نگه میداشتیم تا بتوانیم در بهترین شرایط ممکن این آلبوم را منتشر کنیم. این که چنین آلبومی وارد جشنواره موسیقی فجر شد، برای من بسیار باارزش بود و زمانی که اسامی رقبای این آلبوم را مشاهده کردم، برایم بسیار ارزشمندتر شد به دلیل این که آلبوم من در بین آلبوم هنرمندانی قرار داشت که من خودم بسیار دورادور همیشه از آنها یاد میگرفتم و حتی از آنها الهام میگرفتم و این که آلبوم من بین آلبوم آن عزیزان بهعنوان یک کاندیدا مطرح میشد، برای من هیجانانگیز بود. رقبای آلبوم من در جشنواره موسیقی فجر افرادی همچون کاوه یغمایی، سیروان خسروی، مهدی یراحی و رضا صادقی بودند که خودم علاقهمند به کارهایشان هستم. البته خوشحالی بابت این موضوع بسیار مقطعی بود و برخلاف چیزی که تصور میکردم تأثیر بسزایی در فعالیت حرفهای خودم و آینده شغلی من در موسیقی نداشت. به دلیل این که گمان میکردم این اتفاق اگر در یک کشور دیگر رخ میداد، حداقل نظر متولیان آن عرصه به این جلب میشد که اولین آلبوم یک شخص که هیچ پشتوانهای نداشته، در حال حاضر در بین آلبومهایی است که کلی هزینه، سرمایه و اسپانسر پشت آنها هستند، در صورتی که در کمال تعجب این اتفاق برای آلبوم من رخ نداد و هیچ حمایتی از هیچ ارگانی صورت نگرفت. حتی در شب اختتامیه جشنواره موسیقی فجر که طبیعتاً رسانههای خبری زیادی برای پوشش خبری در آنجا حضور داشتند، پروموتی برای من و این آلبوم صورت نگرفت. به همین دلیل احساس میکنم تنها نکته مثبتی که جشنواره برای من داشت، حضور من در کنار تعدادی از هنرمندان مؤلف بود و همین اتفاق باعث شد که وسواسم بیشتر شود و نگاه جدیتری به موسیقی خودم داشته باشم.
چطور شد که مجدد تصمیم گرفتید به سمت موسیقی بازگردید؟
من هیچوقت موسیقی را کنار نگذاشتم. البته بین سال 1396 تا 1398 در فعالیتم وقفهای افتاد و آن هم به این دلیل بود که میخواستم به خودم زمان بدهم تا بتوانم با توجه به وسواسی که پیدا کرده بودم، مسیر درستی را هم ازلحاظ محتوای ترانه و هم ازلحاظ ملودی و تنظیم و حتی لحن خوانندگی انتخاب کنم. در هر صورت این وقفه اتفاق بدی برایم نبود به دلیل این که باعث شد بتوانم با فکر بازتری تصمیم بگیرم و به نتایجی برسم که به نظرم میتواند تأثیر بر روی کارهایم بگذارد.
تاکنون با تهیهکننده خاصی برای همکاری و بستن قرارداد صحبت کردهاید؟
در این مدت با دو تهیهکننده جلسه برگزار کردهام که هر دوی آنها با توجه به این که اذعان میکردند این ژانر، ژانر خوبی است، اما به دلیل سلیقه مردم، یکی از شروط و خواستههایشان این بود که بعضی از قطعات پاپیولار باشد، اما به دلیل این که من معتقد بودم و هستم که با همین ژانر هم میشود مخاطب عام را جذب کرد، هیچوقت زیر بار این موضوع نرفتم. ما تهیهکننده باسلیقه کم نداریم اما متأسفانه بسیاری از تهیهکنندهها به دلیل رسیدن به سود سریعتر موسیقی را به یک ژانر خاص محدود کردهاند. البته من نمیگویم هیچ فردی نباید موسیقی شش و هشت و یا موسیقی ترکی بخواند، به هر حال هنر یک کار حسی و دلی است و هر کسی میتواند کاری که دوست دارد را انجام دهد، بلکه بحث من این است که چرا تریبون بهطور عادلانه تقسیم نمیشود. شما مشاهده کنید چند درصد از افرادی که درآمد آنچنان از موسیقی دارند و همیشه در حال اجرا گذاشتن هستند، موسیقی غیر از موسیقی پاپ رایج امروزی را ارائه میدهند؟ قطعاً درصد کمی هستند. در صورتی که اگر این فضا بهطور مساوی تقسیم میشد و اگر تبلیغات و حمایتها عادلانه صورت میگرفت، هر کسی میتوانست در ژانر خودش مخاطبان خودش را پیدا کند و دیگر نگرانی ابتداییترین مسائل که قطعاً به هنر یک هنرمند میزند را نداشته باشد و مسلماً در درازمدت لطمههای زیادی به گوش مردم میزند. کما این که در حال حاضر نیز میتوانیم آثار آن را در جامعه ببینیم و متأسفانه یا خوشبختانه همه چیز منتهی به اینستاگرام میشود. شما میتوانید یک کار خیلی معمولی داشته باشید اما از طریق اینستاگرام فیدبکی را بگیرید که شاید حتی یک کار فاخر نیز نمیتواند بگیرد.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول انجام دو پروژه هستم که هر دوی آن تیتراژ است که قرار است پس از ایام سوگواری محرم و صفر پخش شود. بهطور موازی مشغول انجام کارهای نهایی چند تکآهنگ هستم که از کارهای جدید خودم است. البته که تلاش میکنم هرازگاهی کار دوبله نیز انجام دهم زیرا من سالیان سال است که مشغول این حرفه هستم و از نوجوانی عمرم را بر روی این کار گذراندهام به همین خاطر کنار گذاشتن آن برایم راحت نیست و سعی میکنم هرچند وقت یکبار در برخی از پروژهها حضور داشته باشم. ضمن این که بنده علاوه بر موسیقی، مشغول برنامهسازی نیز هستم و با کمک همکارانم مشغول ساخت برنامه "این چند نفر" هستیم. البته فضای این برنامه نسبت به موسیقی و دوبله بسیار متفاوت است اما ازآنجاییکه دوست دارم فضاهای متفاوتی را تجربه کنم، دوست داشتم که این کار را انجام دهیم. در کنار این کارها، گاهی اوقات کار تدریس نیز انجام میدهم.
باز هم آلبوم منتشر میکنید یا تمرکز رو تکآهنگ دارید؟
تا زمانی که با تهیهکنندهای به نتیجه نرسم، علیرغم میل باطنیام بعید میدانم فعلاً تولید آلبوم را آغاز کنم، اما چند تکآهنگ در دست انتشار دارم که ضبط یکی از این قطعات بهتازگی به اتمام رسیده و تا چند روز آینده میکس و مسترینگ آن را انجام خواهیم داد و بهاحتمال فراوان در آیندهای نهچندان دور این قطعات را منتشر خواهم کرد.
برنامه آتی شما چیست؟
سال گذشته مشغول جمع کردن گروهی برای اجراهای زنده بودم که به دلیل شیوع ویروس کرونا بهطور کل لغو شد، اما مجدداً تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم تا بتوانیم بعد از پشت سر گذاشتن این دوران سخت، اجراهایمان را شروع کنیم. موسیقی ذاتاً در کشور ما در اکثر ماههای سال تعطیل است و متأسفانه با وجود شیوع ویروس کرونا بهطور کلی تعطیل شده است. به همین دلیل امیدوارم این شرایط هر چه سریعتر تمام شود و اول از همه سلامتی همه مردم جهان حفظ شود و در کنار آن نوازندگان و موزیسینها که در مدت محدودی از سال میتوانستند فعالیت کنند، بتوانند مجدداً کارشان را انجام دهند. انتظار میرود نهادهای مرتبط و وزارت ارشاد، در این شرایط خصوصاً از افرادی که زندگیشان به کارهای هنری وابسته است، حمایت بیشتری کنند، چرا که در حال حاضر ماهها است که هیچ کاری از آنها برنمیآید.