سرویس مد و لباس هنرآنلاین: هر قدر هم که از تاریخچه، قدمت، خاستگاه، ارزش، اعتبار و ویژگی‌های ناب دوخت‌های سنتی و سوزن‌دوزی‌های منحصربه‌فرد ایرانی بگوییم، باز هم به گرد پای خاطرات آنانی که عمر خود را در پس این میراث کهن صرف کرده‌اند، نخواهیم رسید.

مهمان این هفته هنرآنلاین، بانوی پیشکسوت این عرصه، شهین ابراهیم‌زاده پزشکی بود. او هنرمند و پژوهشگر دوخت‌های سنتی ایران است و به شیوه دوخت رشته‌های مختلف سوزن‌دوزی از جمله سرمه‌دوزی، ابریشم‌دوزی، پته‌دوزی، تکه‌دوزی و گلابتون‌دوزی تسلط دارد.

در گفت‌وگویی صمیمانه با ابراهیم‌زاده پزشکی همراه شدیم تا در تورق تجربیات ارزشمندش، به بازخوانی آرزوهای دیرینه این پیشکوست عرصه دوخت‌های سنتی ایران بپردازیم. مشروح گفت‌وگوی هنرآنلاین با این هنرمند را در ادامه بخوانید:

خانم ابراهیم‌زاده پزشکی، لطفاً ابتدا از پیشینه فعالیت‌تان در حوزه مد و لباس بگویید.

من سالیان سال است که در زمینه دوخت‌های سنتی ایران فعالیت‌های گسترده‌ای دارم. به طور مثال برای نخستین بار، دوخت‌های سنتی ایران را به صورت الفبایی در قالب استانداردهای آموزشی سازمان فنی و حرفه‌ای کل کشور ارائه دادم. مطابق آن کتاب‌هایی تألیف کرده‌ام که این کتاب‌ها هم آموزشی است هم علمی و پژوهشی و با توجه به تحقیقات میدانی و کتابخانه‌ای که داشتم مطالبی را نوشته و منتشر کرده‌ام. از سال ۱۳۷۰ به این سو به دلیل تدوین این استانداردها با سازمان‌های مختلف از جمله آموزش و پرورش، آموزش فنی و حرفه‌ای، اداره ارشاد و اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی تعاملات و فعالیت‌هایی چه در زمینه آموزش‌های ضمن خدمت به دبیران و آموزش‌یاران حرفه‌ای و چه در مقطع آموزش عالی به شاگردان و هنرجویان داشته‌ام. آنچه که از جامعه گرفتم و براساس تحقیقات به دست آوردم را سعی کردم حفظ کنم و به همان شیوه امانت‌داری، آن‌ها را به علاقه‌مندان انتقال بدهم. در این راستا بیش از صد نمایشگاه جمعی و گروهی، ۱۲ نمایشگاه انفرادی و ۲۰ نمایشگاه خارج از کشور داشته‌ام. به جرئت می‌توانم بگویم تمام نمایشگاه‌های من با استقبال خوبی مواجه شده‌اند. امروزه می‌بینم جوانه‌های بذر این هنر که در جامعه کاشتم سر در آورده و بسیاری از هنرجویان بنده به‌عنوان کارآفرین و افراد شاغل دارند فعالیت می‌کنند و پرچم این حوزه را بالا نگه داشته‌اند. من در دوره نوجوانی و جوانی شاخه‌های مختلف هنری را امتحان کردم ولی واقعیت این است که وقتی وارد این عرصه شدم دیگر نتوانستم آن را رها کنم.

شما اصالتاً اهل کدام شهر هستید؟

ریشه من به خراسان شمالی برمی‌گردد اما در مشهد به دنیا آمده‌ام و در همین شهر دوران تحصیلات خود را به پایان رسانده‌ام. تمام فعالیت‌هایم در مشهد متمرکز شده بود تا اینکه ۱۰ سال پیش به تهران مهاجرت کردم. خوشبختانه بخش اعظم پژوهش‌هایم در قالب تألیف کتاب و نوشتن مقاله را با همکاری مراکز پایتخت از جمله فرهنگستان هنر، پژوهشکده میراث فرهنگی و پژوهشکده مرکز آموزش فنی و حرفه‌ای کل کشور به سرانجام ‌رساندم. بنابراین با ورود به تهران احساس غربت نداشتم و رشته دوخت‌های سنتی ایران را در قالب یک درس به مرکز آموزش عالی دانشگاه علمی و کاربردی عظیمیه ارائه دادم و با همکاری آقای دکتر چک‌نژادیان، رئیس این دانشگاه از رشته دوخت‌های سنتی در شورای همکاری انقلاب دفاع کردم  و در نهایت دوخت‌های سنتی به عنوان یک رشته مستقل‌ برای اولین بار در سال ۱۳۹۵ وارد دانشگاه استان البرز شد و دانشجویان در مقطع کاردانی موفق به تحصیل شدند. اما متأسفانه منحل شدن دانشگاه عظیمیه کرج و شیوع ویروس کرونا باعث شد تا از برنامه‌های خود برای ارائه این رشته در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری برای مدتی عقب بیفتیم. با این حال تلاش می‌کنیم تا در آینده نزدیک این رشته در دانشگاه‌های سراسری و آزاد کشور تدریس شود. همچنین سایر استان‌های کشور می‌توانند درخواست خود را برای ارائه این رشته به ثبت برسانند. رشته دوخت‌های سنتی ایران علاقه‌مندان زیادی دارد و منجر به توانمندسازی زنان جامعه می‌شود، چرا که ممکن است زنان، علیرغم داشتن تحصیلات آکادمیک شرایط کار کردن در محیط بیرون را نداشته باشند. بنابراین ارائه این رشته فرصتی را فراهم می‌کند تا بتوانند به صورت آکادمیک آموزش ببینند و در زمینه‌های آموزشی، طراحی و تولید لباس قدم بردارند. در حال حاضر تمام سیلابس‌های درسی این رشته تا مقطع دکتری نوشته شده است. اگر طراحان داخلی به این رشته اشراف پیدا کنند تحول بسیار عظیمی در حوزه مد و لباس ایران به وجود خواهد آمد که نمونه‌های آن در خارج از کشور وجود ندارد. برندها و افرادی که در زمینه فشن در خارج از کشور فعالیت می‌کنند، با به‌کارگیری طراح‌های ایرانی در دنیا می‌درخشند ولی در داخل کشور این طرح‌ها به دلیل کثرت به چشم طراحان نمی‌آیند و در نتیجه به رسمیت شناخته نمی‌شود. اگر طراحان داخلی با هنر اصیل ایرانی آشتی کرده و بتوانند بخشی از آنچه که هست را در مدل‌های خود تلفیق کنند، سنگ‌بنای قوی و محکمی را در مد و لباس ایران بزنند.

شهین پزشکی

در سال‌های اخیر به لطف پرداخت کاملاً تخصصی توسط اساتیدی مانند شما و تربیت نسل‌های جدید از هنرمندان فعال، شاهد رشد میزان توجه به حوزه دوخت‌های سنتی هستیم، اما واقعیت این است که سال‌ها کم‌توجهی به این جریان باعث شده تا ما بسیاری از داشته‌های خود را در زمینه‌هایی مانند سوزن دوزی و طراحی لباس سنتی از دست بدهیم و دوخت‌ها و آثار سنتی در صندوقچه خانه‌ها پنهان بمانند. درحالی که به نظر می‌رسد بعضاً عزمی هم  برای نمایش، حفاظت و احیای آنها وجود ندارد. با توجه به این شرایط، حال و هوای حاکم بر این جریان‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه آینده‌ای را پیش رو جریان دوخت‌های سنتی می‌بینید؟

چشم‌انداز دوخت‌های سنتی ایران را بسیار روشن می‌بینم. آنچه که مردم را به این هنر بی‌توجه کرده عدم شناخت است و ما تلاش می‌کنیم تا مردم را با آن آشنا کنیم. من با ورودم به تهران برای اولین‌بار جشنواره تخصصی سوزن‌دوزی برگزار کردم که پیش از این هیچ حرکتی در این زمینه انجام نشده بود و فقط ممکن بود یک دانشجویی نتیجه پروژه‌های کوچک خود را به نمایش بگذارد.  در طی ۱۰ سال اخیر نیز سه نمایشگاه تخصصی در این رابطه برگزار کردم. من در سال ۱۳۸۲، ششمین نمایشگاه انفرادی را در دو بخش موزه‌ای و معاصر، با عنوان "سوزن‌دوزی از صفویه تا کنون" در موزه ایران و باستان برگزار کردم. بخش معاصر با استفاده از آثار خودم  و بخش موزه‌ای نیز با کلکسیون لباس‌هایم و بخشی از آثار موزه تکمیل شده بود و نتیجه آن یک نمایشگاه وزین شد. بازدیدکنندگان نمایشگاه و مخصوصاً دانشجویان رشته گرافیک و هنر از عدم نمایش چنین آثاری گله‌مند بودند، چرا که هرچیزی با عرضه و ارائه معرفی می‌شود و تا زمانی که در صندوق خانه‌ها باشد کسی متوجه ارزش آن نخواهد شد. بنابراین در اولین قدم از همکارانم درخواست کردم تا چنین جشنواره‌هایی را به صورت تخصصی در کشور برگزار کنیم. خوشبخانه با همکاری آقای حسینی و دبیری‌نژاد از مسئولان کتابخانه و موزه ملک یک نمایشگاه کشوری برگزار کردیم که بازدیدکننده بسیاری داشت و در کنار آن ورکشاپ‌هایی با دعوت از هنرمندان سراسر کشور نیز برپا شد. با چنین اقداماتی است که دوخت سنتی به عنوان یک هنر مستقل شناخته می‌شود، چراکه نباید در کنار صنایع دستی، آثار این هنر را به نمایش گذاشت. رشته دوخت‌های سنتی آنقدر وسیع است که ظرفیت دارد یک سال نمایشگاه‌های بین‌المللی را به آن اختصاص دهیم. هنرمندان رشته‌های همچون پته‌دوزی، سرمه‌دوز‌ی، آینه‌دوزی، ابریشم‌دوزی، قلاب‌دوزی در سراسر کشور گنج‌هایی هستند که مغفول مانده‌اند و ما تلاش داریم تا آنها را بشناسیم. رشته دوخت‌های سنتی ایران قابلیت این را دارد که در مقطع فوق دکتری نیز تدریس شود، چرا که در مقطع دکتری تنها مجموع دوخت‌های سنتی کشور را می‌توان گنجاند و برای شناخت بیشتر باید حتما دوخت‌های آسیای میانه و دور را فراگیریم که فوق دکتری در این زمینه می‌تواند کارساز باشد. در اختتامیه نمایشگاه "سوزن‌دوزی از صفویه تاکنون" اعلام کردم که از این پس نمایشگاه‌های تخصصی دوخت‌های سنتی ایران در رشته‌های متخلف به صورت فصلی هر سه ماه یکبار برگزار می‌شود. در این راستا ابتدا صنایع دستی و پژوهشکده میراث فرهنگی کمک کردند و سه نمایشگاه تخصصی تکه‌دوزی، سرمه‌دوزی و پته‌دوزی را با هدف مقایسه میان دوخت‌های جدید و قدیم برگزار کردیم. این نمایشگاه‌ها پژوهشی بود تا تمام هنرمندان حوزه‌های مختلف میان هنر امرزی و دیروز قیاس داشته باشند، زیر کاربردها متفاوت شده است. شاید در گذشته ملیله‌دوزی تنها روی جانماز و کت پیاده می‌شد اما امروزه کاربردهای متفاوتی برای آن تعریف شده است. همانند انواع کوسن، رومیزی و لباس شب که با این ‌متریال زینت داده می‌شود و نمونه‌هایی از آن را به صورت ویترینی و خاص می‌بینیم. اصلی‌ترین هدف ما فرهنگ‌سازی است. باید اطلاعات متولیان صنایع دستی که از دوخت‌های سنتی در حد پته، سرمه و ابریشم می‌دانند را افرایش دهیم تا در نمایشگاه‌ها دوخت‌های ایرانی محدود به یک ویترین نباشد. متأسفانه ما هنوز در کشور جایگاه تعریف شده‌ای برای حفظ این هنر نداریم. زمانی که در مشهد بودم پس از  چندین سال پیگیری در موزه وکیل آباد مشد موزه تخصصی سوزن‌دوزی را دایر کردم و مجموعه لباس‌های سنتی خودم را که از چین تا اروپا (مسیر جاده ابریشم) خریداری کرده بودم را به نمایش گذاشتم؛ اما بعد از مهاجرت به تهران این نمایشگاه منحل شد. با این حال هنوز برای تأسیس و جا انداختن رشته دوخت‌های هنر ایرانی تلاش می‌کنم تا موزه‌ای به این رشته اختصاص پیدا کند.‌ در این راستا پروپوزالی هم نوشتم و به آقای افضلی مدیرعامل بنیاد رودکی ارائه کردم. امیدوارم که این امر محقق شود. یک نکته تأسف‌بار که در کشور ما اتفاق می‌افتد این است که با تعویض ریاست‌ها معمولاً پروژه‌ها متوقف می‌شود و اگر بخواهیم دوباره شروع کنیم باید یک انرژی مضاعف داشته باشیم. پس از نمایشگاه "سوزن‌دوزی از صفویه تاکنون" چندین نمایشگاه‌ بین‌المللی و یک نمایشگاه گروهی را با دعوت از بانوان موفق در سالن مجلس برگزار کردم.

اگر ممکن است به بازخورد نمایشگاه‌هایی که در خارج از کشور برگزار کردید اشاره کنید و با توجه به شرایط اقتصادی کنونی دوخت‌های سنتی آنچنان که باید مورد توجه افراد جامعه خودمان قرار نمی‌گیرد، به نظر شما آیا کشورهای دیگر تمایلی برای خرید آثار دوخت‌های ایرانی دارند و می‌توان به آینده صادرات این هنر امیدوار بود؟

آخرین نمایشگاه خود را به دعوت گروه تاریخ دانشگاه ملی فیلیپین در محیط همین دانشگاه برگزار کردم.  علاوه بر دانشجویان تاریخ که برای شناخت فرهنگ مردم ایران به این نمایشگاه می‌آمدند، دانشجویان سایر رشته‌ها نیز  جذب این نمایشگاه شده بودند و لباس‌های محلی، سوزن‌دوزی و قلاب‌دوزی برای آن‌ها عجیب و قابل توجه بود. می‌گفتند درباره تاریخ ایران و هنرهای آن خوانده‌اند اما ایران را نمی‌شناختند و وقتی توضیح می‌دادم این یکی از هنرهایی است که بیشتر زنان با آن سروکار دارند شگفت‌‌زده می‌شدند که چگونه تاکنون در رسانه‌‌ها بازتاب نداشته است؟ چون به هر حال این اتفاق می‌تواند چشم مردم دنیا را خیره ‌کند. همچنین در کشور پاکستان که به عنوان مهد هنر سوزن‌دوزی  شناخته می‌شود آثار دوخت ایرانی را به نمایش گذاشتم که با استقبال خوبی مواجه شد. همان‌طور که می‌دانیم رگ و ریشه سوزن‌دوزی در فرهنگ و باورهای مردم ایران است. هر کسی که از این طریق با عظمت فرهنگ ایران آشنا می‌شود، حتی اگر ذهنیت بدی نسبت به کشورمان داشته باشد ترغیب می‌شود که به ایران سفر کند. یکی از عواملی که می‌تواند سیل عظیمی از گردشگران را وارد کشور کند، تبادل‌های فرهنگی با سفیرهای کشورهای هدف برای برگزاری نمایشگاه است. با اینکار صنعت گردشگری ایران دگرگون خواهد شد. بخش عمده‌ای از مانا بودن هنرها این است که طالب داشته باشند. علاقه‌مندان داخلی هر زمان که بخواهند به نیازهای خود دسترسی پیدا می‌کنند، اما کسانی که خارج از کشور هستند باید بتوانند گنجینه هنر ایرانی را ببینند و از میان آنها بخش مورد سلیقه‌شان را انتخاب کنند. این امر باعث می‌شود هنر ایرانی با توجه به تمام ویژگی‌های قومی به دنیا معرفی شود. ما زمانی می‌توانیم ادعا کنیم که یک روزی صاحب تمدنی بزرگ بوده‌ایم که هنرهای خود را در معرض نمایش عموم قرار دهیم. بنابراین برای محقق شدن این اهداف باید به برگزاری فستیوال و نمایشگاه‌ها، هرچند در مقایس کوچک توجه کنیم.

شهین پزشکی

دوخت‌های سنتی و سوزن‌دوزی‌ها با توجه به جلو‌ه‌های بصری خاص و کاربردی که در راستای زینت بخشیدن به اکسسوری‌ها دارند، در حال گسترش هستند و به نظر می‌رسد با توجه به تلاش‌هایی که در زمینه معرفی آنها شده است، آینده خوبی خواهند داشت. اما لباس اقوام ایرانی با تغییر نسل‌ها به دست فراموشی سپرده شده است و دیگر افراد جامعه استقبالی از آن نمی‌کنند. به نظر شما چه راهکاری برای برون رفت از این مشکل وجود دارد؟

من برخلاف شما اعتقاد دارم که لباس اقوام ایرانی همچنان مورد توجه خاص است زیرا ما افراد اندیشمندی در سراسر کشور داریم که همگی برای حفظ فرهنگ و سنت ایرانی تلاش خواهند کرد. در دورترین نقاط استان‌های کشور کسانی وجود دارند که لباس‌های محلی را تولید می‌کنند تا در جشن‌ها و جشنواره‌ها از آنها استفاده شود. در واقع فعالان فرهنگی و هنری بسیاری برای نمایش لباس اصیل ایرانی تلاش می‌کنند. آموزش عالی نیز این باور را میان جوانان تقویت کرده است که با حفظ فرهنگ اصیل خود می‌توان حرفی برای گفتن داشت. بنابراین پوشاک اقوام ایرانی شاید به پررنگی گذشته نباشد، اما نابود نخواهد شد. روز‌ به ‌روز به آن توجه بیشتری می‌شود و از صندوق‌های خانه بیرون می‌آید تا شبیه‌سازی صورت گیرد. باید به این مسئله توجه کرد که  لباس‌ اقوام ایرانی گران قیمت است، اما حداقل قیمتی که برای آنها در نظر گرفته شده پنج میلیون‌تومان است که رقم بسیار کمی است.‌ همچنین قیمت برخی از لباس‌های سنتی با توجه به طلا‌دوزی‌ها، ظریف‌کاری‌ها و دیگر زینت‌کاری‌ها به صد میلیون تومان نیز می‌رسد اما بسیاری از افراد علیرغم علاقه‌‌ای که دارند، توانایی پرداخت چنین هزینه‌ای را ندارند. بنابراین شبیه‌سازی‌هایی صورت می‌گیرد که از لباس اصلی چندان فاصله‌ای ندارد. برگزاری جشنواره‌های لباس اقوام ایرانی مردم را متوجه این مسئله خواهد کرد که گنجینه‌های اصلی هنر ما همان لباس‌های اقوام است که تمایز‌های قومی را بیان می‌کند و این نشان می‌دهد که در ایران چندین قوم مختلف در مناطق جغرافیایی کوچک داشتیم. برای مثال در منطقه کلات نادری خراسان، حداقل هشت نمونه لباس از طایفه‌های مجزا که در دوره‌های تاریخی مختلف در آن منطقه ساکن شدند،  وجود دارد. رشته دوخت‌های ایرانی سه مقوله مهم سوزن‌دوزی، قلاب‌دوزی و لباس‌های محلی را در بر‌می‌گیرد که تزئینات لباس‌ها بیان‌گر هویت فردی افراد است. به بیان دیگر قلاب‌دوزی و سوزن‌دوزی اعتقادات، جایگاه اجتماعی، طبقه اقتصادی را در یک مجموعه واحد به نام لباس به نمایش می‌گذارد. بنابراین سه مقوله یاد شده در حالی که مستقل هستند به یکدیگر گره خورده‌اند و زمانی که یک لباس خلق می‌شود، تمام ویژگی و پیشنه افراد و محل سکونت آنها را بیان می‌کند. در استانداردهای آموزشی فنی‌ و حرفه‌ای کشور نیز سوزن‌دوزی، قلاب‌دوزی و لباس محلی از یکدیگر جدا شده‌اند،  چرا که یادگیری هر رشته مانند سرمه‌دوزی، پته‌دوزی، تکه‌دوزی و چشمه‌دوزی الفبای مخصوص خود را می‌طلبد و از خط‌سازی ساده شروع و به طرح‌های پیچیده می‌رسد. نمونه‌‌های شگفت‌انگیز چنین لباس‌هایی را در موزه‌ها می‌بینیم که نمی‌توان روی آنها قیمت گذاشت. من تلاش کرده‌امم تا مجموعه دوخت‌های ایرانی را از قالب اسامی که فقط به یک موضوع اشاره می‌کنند همچون رودوزی، سوزن‌دوزی و گلدوزی‌ خارج کنم. به افراد فعال در این حوزه آموزش می‌دهم تا خود را به عنوان مجریان دوخت‌های سنتی ایران در رشته‌های مجزا همچون پته‌دوزی یا پوشاک محلی معرفی کنند تا این باور به وجود بیاید که همگی این رشته‌ها زیرمجموعه دوخت‌های سنتی با گرایش‌های مختلف هستند که هر یک از آنها می‌تواند یک مبحث گسترده و مجزای درسی و دانشگاهی باشد.

در زمینه پژوهش تا چه میزان توانسته‌ایم منابع و مراجع در اختیار علاقه‌مندان و هنرجویان قرار بدهیم؟ آیا شما و همکارانتان عزم و برنامه‌ای جدی برای مکتوب ساختن هنر دوخت‌های ایرانی و ارائه آن به نسل‌های آینده دارید؟

ما یک پروپوزالی تحت عنوان "تدوین و تألیف دانش‌نامه دوخت‌های سنتی ایران" را تهیه کرده و سال۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴ به پژوهشکده میراث فرهنگی ارائه کردیم که متأسفانه به دلیل کافی نبودن بودجه نتوانستند در این زمینه ورود کنند. فرهنگستان هنر نیز به همین دلیل درخواست ما را نپذیرفت. بعد کمیسیون فرهنگی مجلس نیز قرار بود تا این طرح را بررسی کند اما با تغییر مجلس متأسفانه این موضوع به فراموشی سپرده شد. در حال حاضر از بخش دولتی ناامید شده‌ایم، چرا که راه‌های مختلفی را طی کرده‌ایم. حتی قرار شد بنابر درخواست بخش فرهنگی ریاست جمهوری به فعالیت‌های خود شکل حقوقی بدهیم و در قالب NGO یا اتحادیه به کار خود ادامه دهیم تا بودجه‌ای را در اختیار ما قرار دهند. مسیرهای مختلفی را برای تأسیس انجمن طی کردیم اما چالش‌ها ما را از مسیر اصلی خارج کرد و بهم همین خاطر حرکت خود را متوقف کردیم. در حال حاضر درصدد هستیم که بودجه لازم برای این دانش‌نامه را با کمک بسیاری از پژوهشگران در سایر استان‌های کشور از جمله سیستان و بلوچستان، کاشان، اصفهان و خراسان تهیه کنیم و یک سازمان یا بخش خصوصی را متقاعد کنیم تا متولی انجام این حرکت شوند و گامی ماندگار را به ثبت برسانیم. کتاب‌های متفاوتی در زمینه هنر دوخت‌های ایرانی به چاپ رسیده است که برخی از آنها علمی نیستند. در حال حاضر تنها کتاب مرجع در این حوزه کتاب "نگاهی به روند سوزن‌دوزی‌های ایران" تألیف خانم صبا است که در کتابخانه‌های کشور وجود دارد ولی متأسفانه تجدید چاپ نشده است. همچنین کتاب‌های تألیفی‌ من نیز مرجع خوبی هستند که متأسفانه به دلایلی همچون گرانی کاغذ تجدید چاپ نمی‌شوند. همچنین همکاری با ناشران در بسیاری از موارد یک بازی برد برد نیست و تنها منفعت آنهاست که تأمین می‌شود. بنابراین انگیز‌ه کافی برای ورود به حوزه تألیف کتاب آنچنان که باید وجود ندارد.

با توجه به اینکه حوزه‌های مختلفی مانند تئاتر و موسیقی را تجربه کرده‌اید و در نهایت با رشته دوخت‌های سنتی آشنا و آن را برای ادامه برگزیده‌اید، آیا برنامه‌ای برای تألیف زندگی‌نامه خود به عنوان یک بانوی پیشکسوت در عرصه هنر کشور ندارید؟

علاقه بسیاری به نوشتن زندگی‌نامه‌ام دارم اما اولویت‌ من ماندگاری آن چیزهایی است که در این سال‌ها از جامعه آموخته‌ام، زیرا هیچ آموزش آکادمیکی در حوزه دوخت سنتی ندیده‌‌ام و دانش خود را از دستان هنرمندان بومی سرزمینم کسب کرده‌‌ام. بنابراین باید دانش خود که بسیار گسترده است را به جامعه منتقل کنم و قطعاً راه ماندگار کردن آن نیز نوشتن است.

شهین پزشکی

خانم پزشکی شما بالغ بر دو سال است که طی روند ساخت سریال "سلمان فارسی" در کنار عوامل این گروه قرار دارید. لطفاً درباره مسئولیت خود در این پروژه بگویید.

از دو سال پیش، مسئولیت انجام تزئینات و رودوزی‌های لباس بازیگران این سریال به من سپرده شد و به اتفاق یک گروه ۱۴ نفره که البته طی دو سال به هشت نفر کاهش یافته‌اند، با مدیریت و سرپرستی من، این جریان را پیش گرفتیم. خوشبختانه رویکرد توجه حرفه‌ای به مقوله تزئین لباس بازیگران یک اثر تاریخی، امری ستودنی بوده که البته با توجه به شرایط و ویژگی‌های آن دوره تاریخی، نکاتی نیز درباره به‌کاریگری نقوش و رنگ‌ها از سوی دفتر طرح و پژوهش عنوان می‌شود که من نیز به همراه تیم همراه در روند کار اعمال می‌کنیم.

و سخن پایانی...

نگارش و تدوین یک دانش‌نامه در زمینه دوخت‌های سنتی ایرانی، تأسیس موزه و مرکزی که به صورت آکادمیک، علاقه‌مندان رشته دوخت سنتی ایرانی را مورد آموزش قرار دهد از جمله آرزو‌های دیرینه‌ من است. بسیاری از کشورها‌ی پیشرفته دنیا مدرسه‌های متعددی در داخل و خارج از مرزهای خود تأسیس کرده‌اند ولی ما علیرغم دستاوردهای گسترده خود در کشور مغفول مانده‌ایم و باید با دست خالی به جلو حرکت کنیم تا یک قله کوچک فتح شود. دوخت‌های سنتی ایرانی می‌تواند تبدیل به یک رشته پول‌ساز شود و آمار بیکاری کشور را کاهش دهد. متأسفانه کارآفرینانی که در این رشته فعالیت می‌کنند مجبورند آثار خود را به صورت چمدانی خارج کنند، در صورتی که اگر از آنها حمایت می‌شد، شاهد ارزآوری برای کشور بودیم. تمام کالاهای سوزن‌دوزی، قلاب‌دوزی و غیره کشورهایی مانند هند، پاکستان و بنگلادش به گران‌ترین قیمت فروخته می‌شوند، اما کدام ویترین خارجی لباس‌های دست‌دوزی شده ایرانی را به فروش می‌رساند؟ باید برای حل این مسئله به دنبال راه‌حل باشیم و روی آن سرمایه‌گذاری کنیم. اخیراً شرکت‌هایی تأسیس شده‌اند که بودجه خوبی دارند و با افراد حقوقی فعال در حوزه دوخت ایرانی همکاری می‌کنند، اما افرادی که عمر خود را در این حوزه گذاشته‌اند، همچنان به گوشه رانده می‌شوند و تنها به مشاوران افراد حقوقی مبدل شده‌اند که از اطلاعات آنها استفاده می‌کنند اما در نهایت از این جریان نفعی نمی‌برند. به عنوان فردی که ۳۰ سال در حوزه هنر فعالیت دارم تنم زخمی است، زیرا راه‌‌های بسیار زیادی را طی کرده‌ام تا برای جامعه تاثیرگذار باشم ولی هنوز نتایج تلاش‌هایم را ندیده‌ام و آنچه تاکنون به دست آورده‌ام همه با چالش و سختی همراه بوده است. امیدوارم دست‌اندرکاران به آن میزان بینش برسند که بدانند اگر می‌خواهند قدمی بردارند باید به سراغ چه کسانی بروند تا به یک برنامه درستی برای دیده شدن رنج کشیدگان خانواده دوخت‌های سنتی ایران دست پیدا کنیم.