سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مهناز سیداختیاری، هنرمندی است که سالهاست عرصه طراحی لباس را به هنرهای تجسمی گره زده و آثاری جذاب و درخور توجه خلق کرده است.
او که این روزها مشغول برپایی ورک شاپ و نمایشگاه در شهر میلان ایتالیا هم هست، مهمان هنرآنلاین شد و از فعالیت های هنری خود گفت. گفتگو با این هنرمند جوان را در ادامه بخوانید:
خانم سید اختیاری لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید که تحصیلاتتان در چه زمینهای است؟
من مهناز سید اختیاری، متولد سال 1363 هستم. در دانشگاه الزهرا (س) طراحی لباس خواندم و بعد درسم را در آکادمی هنرهای زیبا بررا در میلان ادامه دادم. در کنار طراحی لباس، نقاشی هم کار کردم و شاگرد خانم نیلوفر قادرینژاد بودم. در ایتالیا هم نقاشی را ادامه دادم و مجسمهسازی را هم آموزش دیدم و به طور حرفهای در کنار طراحی لباس کار کردم.
چطور شد که رشته طراحی لباس را به عنوان رشته تحصیلیتان انتخاب کردید؟
پیش از اینکه وارد دانشگاه شوم، بیشتر نقاشی میکشیدم و هیچوقت فکر نمیکردم که طراحی لباس بخوانم و به طراحی لباس به عنوان مسیر آیندهام نگاه نمیکردم. زمانی که دانشجو بودم، دانشگاههای کشور به صورت متمرکز و نیمه متمرکز بودند. برای ترم یک طراحی لباس قبول شدم و برای ترم دوم هم رشته نقاشی در دانشگاه سوره. وقتی طراحی لباس خواندم، برایم بسیار شگفتانگیز بود و همین باعث شد که از نقاشی انصراف بدهم و تمرکزم را روی طراحی لباس بگذارم. به مرور ارتباط لباس با بدن برایم جذاب شد و لباس را مثل یک بوم نقاشی دیدم که بر تن آدم است.
طراحی لباس چه ارتباطی با هنرهای دیگر از جمله نقاشی دارد و شما چقدر سعی میکنید از این ارتباطها در کارتان استفاده کنید؟
از نظر من ایده و مفهوم مهم هست که این ایده را با هر زبانی می توانیم نشان دهیم. نمیتوانم لباس را از نقاشی، مجسمه یا حتی اینستالیشن جدا کنم. به نوعی وقتی یک اثری را خلق میکنم و آن را روی زمین میگذارم، آن اثر به یک اینستالیشن تبدیل میشود و وقتی روی دیوار میگذارمش، میشود نقاشی. وقتی هم اثر هنری را تن یک آدم میکنم، میشود لباس. بعضی وقتها که از من میپرسند تو چکارهای؟ نمیدانم چه بگویم چون من مرزی بین این هنرها نمیبینم و با هر کدام به نوعی ارتباط دارم. اولین نمایشگاه هنری من سال 86 در گالری گلستان برگزار شد که من یک سری لباسهای تو خالی که با روزنامه ساخته بودم را در آن نمایشگاه ارائه دادم. بعد از آن هم کارهایی انجام دادم که در آن کارها گاهی نقبی به هنرهای دیگر هم زدهام.
با توجه به اینکه شیوه طراحی لباس شما کاملاً هنری است، زندگی در ایتالیا و آموزش دیدن در آکادمی بررا چه تأثیری روی کارتان گذاشت؟
به همان اندازهای که کارم در ایران متفاوت به نظر میرسد، در میلان هم متفاوت جلوه میکند و مخاطبانی که در میلان به دیدن کارهایم میآیند این را به من میگویند. میلان شهری است که بر خلاف شهری مثل لندن، فشن در آن کاملاً کاربردی است و کمتر جنبه هنری دارد، در حالیکه طراحیهای من بیشتر هنری است تا کاربردی. پایاننامه دوره لیسانس و همینطور دوره فوق لیسانسم را در این مورد کار کردم که مرز بین هنر و فشن چیست؟ بحث بین هنر و فشن بحث روز است که به خصوص در مورد طراحی لباس هم مطرح میشود. ایتالیا در زمینه هنر یک کشور بسیار غنی است و شما زمانی که در شهری مثل میلان زندگی میکنید، در مهد هنر قرار گرفتهاید چون هنر در بافت شهر وجود دارد. هر چه از هنر میدانم در ایران یاد گرفتم ولی زندگی در میلان باعث شد که نگاهم به هنر تغییر کند، باز بشود و تجربهام بیشتر شود.
تازهترین نمایشگاه شما در کشور ایتالیا چطور نمایشگاهی بود و در کجا برگزار شد؟
آخرین نمایشگاهم یک نمایشگاه طراحی جواهرات مفهومی بود که در موزه شهر کازاالمجوره برگزار شد. دو کیوریتور خیلی خوب ایتالیایی و ایرانی یک کار پژوهشی غنی راجع به جواهرسازی ایران کرده بودند و بخشی از این رویداد هم مربوط به هنرمندانی بود که الآن دارند طراحی جواهر را به صورت مفهومی کار میکنند. من گردنبندهایی که با آسفالت ساخته بودم را در آن نمایشگاه نمایش دادم.
نوع نگاه جامعه هنری در ایتالیا به فرهنگ و هنر ایرانی چطور است؟
همه دنیا ایران را زیر نظر دارد. ایتالیاییها هم در کتابهایشان در مورد ایران باستان میخوانند و ایران را میشناسند. در سالهای اخیر هم به خاطر افزایش تعداد دانشجویان ایرانی در ایتالیا، توجه ایتالیاییها به ایران بیشتر از قبل شده و کنجکاویهای زیادی در مورد ایران دارند. هنر شرق با غرب متفاوت است و چون در شرق خیلی مفهومیتر به هنر نگاه میشود، ایتالیاییها به دنبال این هستند که بدانند مفهوم و عمق آثار هنر شرق چیست. مفاهیمی همچون طراحی لباس در شهر میلان بیشتر کاربردی است و این شهر کمتر دنبال کار هنری با لباس بوده است ولی بدش نمیآید خلاقیت نسل جوانش بالاتر برود. الآن فشن دارد به سمت هنر جلو میرود و تکنولوژی و نوآوری در متریال هنری پررنگتر از قبل شده است. به همین خاطر در میلان هم این تمایل وجود دارد که در مورد جنبه هنری طراحی لباس هم قوی شود تا از بقیه فشن سنترها (مراکز مد) عقب نمانند. آنها برای انجام این کار سعی میکنند با فرهنگ های دیگر ارتباط بیشتری برقرارکنند و ایران هم به خاطر فرهنگ غنیاش همیشه برای ایتالیاییها جذاب است.
برای اینکه دانستههای ذهنیتان را گسترش بدهید چقدر به مطالعه هنر و تاریخ هنر میپردازید؟
معمولا وقتی هنرمند یک ایدهای دارد و میخواهد به طور عمیق به آن بپردازد، باید یک سری اطلاعات راجع به آن داشته باشد. قبلا فلسفه خوانده بودم ولی برای پایاننامهام 9 ماه به صورت جدی فلسفه خواندم و روی موضوع خودم که دگردیسی بود کار کردم. در طراحی لباس هم جزو پیشزمینههای کار است که شما پیشینه یک طرح را در بیاورید و ببینید که قبل از شما چه کسانی روی آن طرح کار کردهاند و اصلاً مفهوم آن طرح چیست. من اصولاً آدمی هستم که سعی میکنم عادتها را بهم بزنم و خیلی راجع به کارم سؤال بپرسم. میگویند دو دسته از آدمها زندگی برایشان عادی نمیشود چون همیشه سؤال میپرسند؛ یکی کودکان و دیگری فلاسفه. هنرمندان هم سعی میکنند یک گریزی به فلسفه بزنند و سؤال بپرسند. همیشه دغدغه این را داشتهام که وقتی کسی اثر هنری من را میبینید، آیا باید متوجه شود که این یک کار ایرانی است یا نه؟ برخی از هنرمندان معمولاً از المانهایی استفاده میکنند که ایرانی بودن کارشان را مستقیماً نشان بدهند، در حالیکه من ترجیح می دهم این اتفاق به صورت مستقیم نیفتد. در مدرسهای در ایتالیا برای دانشآموزان ایتالیایی و پناهندههای آفریقایی ورکشاپی داشتم که وقتی از من پرسیدند چه کلاس هنری را برای این دانشآموزان پیشنهاد میکنی؟ من شاهنامه فردوسی را پیشنهاد کردم چون اصول این کتاب اخلاقی و انسانی است. یک وقتهایی سعی میکنم کارهای اینچنینی انجام بدهم ولی خیلی اصرار ندارم که در کارهایم ایرانی بودن را فریاد بزنم.
با توجه به اینکه شما یک آنالیزگر ترند هم هستید. فکر میکنید هنرمندان ایرانی چقدر به ترند جهانی توجه دارند و کشور ما در زمینه مد چقدر به روز است؟
به نظرم مد خیلی سریع وارد ایران میشود چون من میبینم هر پوشاکی که در میلان مورد استفاده قرار میگیرد، به طور همزمان به تهران میرسد و مردم تهران هم آن را میپوشند. البته لازم میدانم که طراحان لباس یک مقدار مدهای غربی را ایرانی کنند چون مد در هر کشوری باید بر اساس عادتها و عرفهای آن کشور وارد شود. الآن مردم ایران به خاطر گسترده شدن استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی از جمله اینستاگرام، بسیار به مد نزدیک هستند. صفحاتی در اینستاگرام وجود دارد که خیلی پیگیر مد هستند و فالورهای زیادی هم دارند. این صفحات در مورد شوهای روز دنیا مینویسند و آنها را آنالیز میکنند. به نظرم طراحان لباس به راحتی با دنبال کردن این صفحات می توانند به روز شوند و بداند که مردم چه نوع پوشاکی را استفاده میکنند و چه چیزی ترند و مد است.
فکر میکنید چه کارهایی باید انجام داد که در کشور خود ما در زمینه پوشاک مدسازی و ترندسازی اتفاق بیفتد؟
در ایران چندان به بخش هویت و شخصیسازی اهمیت داده نمیشود، یعنی کافی است یک نفر یک طرحی را طراحی کند، بقیه هم معمولا همان کار را انجام میدهند. الآن شما کمتر تفاوتی بین مانتوهای یک برند با مانتوهای برندی دیگر میبینید، بعضیها عملاً هیچ فرقی با هم ندارند. وارد شدن به یک مسیر جدید خیلی سخت است چون دیر به نتیجه میرسد و معمولاً طراحان و برندهای ما طاقت این مسیرهای طولانی را ندارند و میخواهند خیلی زود موفق شوند و به شهرت برسند. البته این مشکلی است که در همه جای دنیا وجود دارد. در ایتالیا طی چند سال اخیر انجمن طراحان لباس ایتالیا مسابقات فراوانی را برگزار کرده و از دانشجوهای خارجی هم حمایت کرده تا آثاری را ارائه بدهند که متفاوت از آثار دیگران باشند چون میخواهند کاری کنند که طراحان لباس فعال در ایتالیا سبک شخصی خودشان را داشته باشند. البته این کار سختی است ولی آنها از این بابت نگرانی دارند و نمیخواهند دست رو دست بگذارند. چنین اتفاقاتی باید در کشور ما هم بیفتد تا طراحان و برندها سعی کنند تفاوتها را رقم بزنند چون الآن برندهای خیلی کمی در ایران وجود دارد که خاص هستند و مثل برندهای دیگر کار نمیکنند.
جدیدترین کالکشنی که شما آماده کردهاید، کالکشن "پوست بر روی پوست" است. کانسپت این کالکشن چیست؟
کالکشن "پوست بر روی پوست" در مورد نگاه به هویت انسان است. پوست بیرونیترین لایه انسان است که وقتی آن را بر میداریم، انگار مرز بین دنیای بیرون و درون از بین میرود و میتوانیم دوباره به انسان نگاه کنیم. ما انسانها وقتی به دنیا میآییم، میگویند مثل یک لوح سفید هستیم که کم کم خانواده و اجتماع رویمان تأثیر میگذارند و به ما آموزش میدهند. از یک سنی به بعد میخواهیم تمام آموخته ها را کنار بگذاریم و بدانیم چه کسی هستیم و چه میخواهیم؟ این یعنی همان هویت انسان. من زمانی کالکشن "پوست بر روی پوست" را کار کردم، بسیار درگیر مسئله هویت بودم و سعی کردم به هویت انسان در جامعه معاصر نگاه کنم. سعی کردم پوست شهر که لایهبیرونی شهر است را بردارم و روی پوست انسان بگذارم تا با این کار یک بازنگری برای هویت انسان در زندگی شهری باشد و بگویم که ما چه هستیم و به دنبال چه میگردیم.
شما در بخشهایی از کالکشن "پوست بر روی پوست" از طبیعت الهام گرفتهاید، نگران این نیستید که طرحهایتان اینقدر هنری است؟ قصد ندارید لباسهای کاربردیتری را طراحی کنید؟
حتی در شهر هم دنبال طبیعت می گشتم چون در نهایت راه نجات انسان معاصر را بازگشت به طبیعت می دانم. در یکی از نمایشگاههای گروهی موفق شدم خانم سارا ماینو سوتزانی، سردبیر مجله وگ ایتالیا را ببینم. در آن دیدار کارهایم را به خانم ماینو سوتزانی نشان دادم و گفتم که من سالهاست این طور کار میکنم، هنرمندها به من میگویند طراح لباس و طراحان لباس به من میگویند هنرمند. ایشان به من گفت که به حرف هیچکس گوش نکن و کاری که دوست داری را انجام بده. خانم سوتزانی گفت سعی نکن خودت را در طبقه خاصی بگنجانی و محدود کنی. خودت باش. حرف ایشان برای من مثل یک مهر تأیید بود و باعث شد که کارم را با جدیت و اعتماد به نفس بیشتری انجام بدهم. وقتی به یک ایده میرسم، سعی میکنم آن را با مدیومهای مختلف نشان بدهم. چند سال پیش که در گالری گلستان یک نمایشگاه انفرادی داشتم، نقاشیهایم را برای فروش گذاشته بودم اما لباسهایم را نگه داشتم، در حالیکه معمولاً لباس را برای فروش میگذارند ولی من این کار را نکردم. البته من یک سری کارهای کاربردی هم انجام دادهام ولی اینطور نبوده که خودم را محدود کنم.
چه برنامههایی برای آینده دارید و فکر میکنید نمایشگاه بعدیتان چه زمانی برگزار خواهد شد؟
در حال حاضر دارم روی کالکشن جدیدم کار میکنم که تقریباً در همان سبک و سیاق کالکشن قبلیام است. دوست دارم دوباره در ایران نمایشگاه بگذارم ولی باید ببینم این امکان چه زمانی فراهم میشود. خوشبختانه درس من در میلان تمام شده و الآن بیشتر میتوانم به تهران بیایم. تصمیم گرفتهام کتابها و جزوههایی که خواندهام را ترجمه کنم و همانها را در ایران آموزش بدهم. در روزهای آتی یک ورکشاپ برگزار میکنم که میخواهم در آن در مورد سیستم مد، هویت و شخصیسازی و خلاقیت صحبت کنم. این ورکشاپ در روزهای 12 و 13 بهمنماه در مؤسسه "پرنه پوشان هور" با مدیریت سارا برنده برگزار میشود.
شما کتابی را هم تحت عنوان "ترسیم گسترده لباس" تألیف کردهاید که مورد استفاده دانشجویان قرار میگیرد. این کتاب در چه زمینهای است و به بیان چه مباحثی میپردازد؟
این کتاب را به همراه خانم مهسا ناصرزارع تألیف کردیم و ایده نگارش آن را هم خود خانم ناصرزارع مطرح کردند. خوشبختانه این کتاب به عنوان کتاب برتر سال برگزیده شد و لوح تقدیر هم گرفت و الآن ضمن اینکه به چاپ سوم رسیده، به عنوان رفرنس (منبع) دانشگاهی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. ترسیم گسترده لباس، بخش فنی طراحی لباس است. یعنی یک طراح لباس بعد از اینکه کار طراحی را انجام داده، بهتر است طرحش را به طور فنی ترسیم کند تا بخش دوخت و تولید راحت تر و دقیق تر روی آن کار کنند. در واقع ترسیم گسترده لباس، پل بین بخش خلاقانه طراحی و تولید لباس است که من و خانم ناصرزارع سعی کردهایم بیسی (کلیتی) از مطالبی که طراحان لباس باید در مورد ترسیم گسترده لباس بدانند را در کتابمان بیاوریم.
برای طراحی لباس از چه نرمافزاهایی استفاده میشود و شما چقدر با نرمافزار کار میکنید؟
قبلاً از نرمافزاهایی مثل کورل دراو و ایلوستریتور استفاده میکردم که الآن نرمافزارهای جدیدتری هم اضافه شده است ولی من عاشق کار دست هستم و خیلی کمتر با نرمافزار کار میکنم. کارهایی که ضروری است را با نرمافزار فتوشاپ انجام میدهم ولی مثلاً محال است که بنشینم جین و بافتنی بکشم. فکر میکنم بهتر است کسانی که دوست دارد روی تصویرسازی مد کار کنند روی این بخش تأکید داشته باشند و بقیه وقتشان را روی بخش های دیگر بگذارند.
و صحبتهای پایانی؟
معمولاً طراحان لباس ما اعتماد به نفس و خودباوری کمتری در قیاس با هنرمندان دیگر کشورها دارند. به نظرم با شرایطی که دنیای اینترنت به وجود آورده و اطلاعاتی که فضای مجازی در اختیار هنرمندان قرار میدهد، طراحان لباس ایرانی باید با اعتماد به نفس بیشتری کار کنند و بدانند که با تکیه به تواناییهایشان میتوانند اتفاقات خوبی را رقم بزنند. خودم علیرغم اینکه در خارج از کشور هم تحصیل کردهام ولی فکر میکنم که همه چیز طراحی را در ایران یاد گرفتهام و باور دارم که در ایران هم میشود با جدیدترین متدهای طراحی لباس در دنیا آشنا شد و این کار فقط پشتکار و خودباوری بیشتری میخواهد.