گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: زهرا مهاجری نویسنده و استاد دانشگاه با این توضیح که قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی اهمیت بسیار زیادی دارند و باید حفظ شوند به هنرآنلاین گفت: قصه‌ها و افسانه‌ها بخش مهمی از هویت ملی ما را تشکیل می‌دهند بنابراین یکی از راه‌های آشنایی با فرهنگ ملی و حفظ آن، خواندن افسانه‌هاست.  

او با بیان این که ادبیات شفاهی (قصه‌ها و افسانه‌ها)، مادر ادبیات کودکان و آثار مکتوب در این حوزه هستند، ادامه داد: «روایت شفاهی» و «نوشتن»، دوروی سکه ادبیات هستند و هر دو مکمل و یاری‌گر هم به‌شمار می‌آیند و در واقع یکی بدون دیگری نمی‌تواند به‌حیات خود ادامه دهد. اگر روایت شفاهی قصه‌ها و افسانه‌ها را نداشتیم، رشد و گسترش ادبیات کودکان هم به‌شکل فعلی آن وجود نداشت. از طرف دیگر چنانچه این قصه‌های عامیانه و افسانه‌ها نوشته و مکتوب نشوند طبیعی است که با از بین رفتن گویندگان نخستین، آن قصه‌ها و داستان‌ها هم فراموش خواهدشد. افسانه‌ها دارای ویژگی‌های ارزشمندی هستند که به‌اختصار به دو مورد اشاره می‌کنم. نخست آن که سیر حوادث در افسانه‌ها به‌گونه‌ای است که گویی تمام نیروهای طبیعی و ماورای‌طبیعی دست‌دردست هم به مبارزه با هر آنچه شر و بدی است برخاسته‌اند تا سرانجام خیر و نیکی پیروز شود و این مساله، تربیت اخلاقی کودک را در پی دارد. دوم این‌که قصه‌ها و افسانه‌ها سرشار از تخیلات هستند و تاثیر بسیاری در فرایند پرورش قوه‌تخیل، ابتکار و خلاقیت خواننده و شنونده دارند. شنیدن یا خواندن قصه و افسانه به‌شرط این‌که متناسب با نیازها و علایق کودک انتخاب شود، برای او لذت‌بخش است و شوق خواندن را در کودک‌ونوجوان افزایش می‌دهد.

مهاجری که با توجه به موارد یادشده و نکات دیگر، از سال‌ها پیش گردآوری افسانه‌های ایرانی را با انتشار مجموعه هفت جلدی «افسانه‌های ایرانی» مدنظر قرار داده، تصریح‌کرد: موسسه پژوهشی «کودکان دنیا» که تحقیق و پژوهش در زمینه رشد و تکامل کودکان را از اولویت‌های مهم خود می‌داند، موضوع گردآوری قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی را به‌عنوان یک پروژه تحقیقاتی دنبال می‌کند و اینک، در جهت تحقق هدف فوق، اقدام به انتشار کتاب «قصه‌ها و افسانه‌های خراسان» کرده است. این اثر که حدود ۳۰ قصه و افسانه را در برمی‌گیرد مراحل پایانی نشر را پشت سر گذاشته و به‌زودی روانه بازار کتاب می‌شود.

مهاجری هم‌چنین پس از انتشار کتاب «آتش شوق؛ داستان‌هایی از زندگی ابوالحسن خرقانی»، این روزها سرگرم نگارش «داستان‌های زندگی بایزید بسطامی» برای نوجوانان است و توضیح داد: بایزید بسطامی صد سال جلوتر از خرقانی زندگی می‌کرده اما ظهور ابوالحسن خرقانی را پیش‌بینی کرده است. شیخ ابوالحسن  نیز ارادت خاصی به بایزید داشته و خود را شاگرد بایزید بسطامی می‌دانسته است. در کتاب «تذکره الاولیا» عطار نیشابوری گفته شده که شیخ ابوالحسن هر شب از خرقان پیاده برای زیارت بایزید به بسطام می‌رفته است. بایزید در نوجوانی در جست‌وجوی حقیقت از بسطام رخت سفر برمی‌بندد و در محضر استادان زیادی تعلیم می‌بیند. افکار، گفتار و رفتار هر دو تن آنقدر نزدیک بهم و شبیه است که کریستین تورتل پژوهشگر و صاحب‌نظر در عرفان اسلامی و ایرانی، خرقانی و بایزید را عارفان دوقلوی خراسان می‌نامد.

او اضافه‌کرد: دوران نوجوانی دوره حساسی در زندگی انسان است چرا که نوجوان با بحران «هویت»  و انتخاب مسیر درست زندگی روبه‌رو می‌شود بنابراین آشنایی با زندگانی انسان‌های بزرگ و عارفان حق‌طلب می‌تواند یاری‌گر آنان در انتخاب‌های درست باشد.