سرویس سینمایی هنرآنلاین: حسین نمازی کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیتهای جدید خود گفت: چند فیلمنامه خودم نوشتهام و چند پیشنهاد هم دارم، اما هنوز به نتیجه نرسیدهام کاری را که دوست دارم بسازم یا نه، به همین جهت اقدام خاصی برای ساخت فیلم بعدی انجام ندادهام.
این کارگردان جوان درباره چرایی این شک و تردیدها نیز توضیح داد: ساخت فیلمهای اجتماعی امروز تبدیل به یک معضل شده است، چرا که ذائقه مخاطب به سمت آثار کمدی زیاد شده است و همیشه یک ترس از اکران وجود دارد. از سوی دیگر امروز اگر شما یک فیلمنامه متوسط کمدی داشته باشید به راحتی میتوانید سرمایهگذار را برای ساخت فیلم مجاب کنید. این در حالی است که برای فیلمنامه خوب اجتماعی مجاب کردن تهیهکننده و سرمایهگذار کار بسیار سختی شده است. البته تا حدودی این ترس منطقی است، چرا که فیلمنامه آثار کمدی بدون زحمت و با هزینه کم ساخته میشود و در ادامه در اکران هم فروش دارد، اما فیلم اجتماعی تلاش زیادی میخواهد ضمن این که گیشهاش هم از گیشه کمدی بسیار دور است و برای نزدیک کردن به آن باید بسیار تلاش کرد.
نمازی ادامه داد: از سوی دیگر مخاطب است که وقتی حالش خوب نیست به سراغ آثار کمدی میرود، تا کمی از آن حال و هوا دور شود و در این زمان به دنبال فیلمهای اجتماعی که دغدغهمند هستند نمیرود. فیلمساز متأثر از دغدغه جامعه است و باید ببیند خریدارش چه چیزی میپسندد.
کارگردان فیلم "آپاندیس" همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا نگاه مخاطب نسبت به آثار کمدی تغییر کرده است یا نه، بیان کرد: به نظر من نه، وقتی گیشه را نگاه میکنید متوجه میشوید که همچنان فیلمهای کمدی مخاطب دارند، در عین حال فیلمهای خوب اجتماعی نیز مورد توجه قرار میگیرند. اگر میزان هزینه فیلم اجتماعی خوب با کمدی را مقایسه کنید میبینید که فیلم اجتماعی خوب، باید بسیار تلاش کند تا به پای فروش فیلم کمدی برسد و بعد فیلمساز باید به چندین جا پاسخگو باشد. از سوی دیگر وزارت ارشاد نیز معمولاً به فیلمهای کمدی خیلی راحتتر پروانه میدهد تا فیلمهای اجتماعی که نقدی بر جامعه دارند. به نظرم فیلم اجتماعی در رقابت با فیلمهای دیگر در اکران کار سختی پیش رو دارد. اگر نگاهی به همین گیشه امسال داشته باشیم میبینیم که فیلمهایی چون "متری شیش و نیم" و "سرخپوست" که با هزینه شخصی تولید شدهاند و در گیشه موفق بودهاند، هزینه بالایی به نسبت آثار کمدی در تولید داشتند و همین امر موجب میشود تا هر کسی پای این دست کارها نایستد.
نمازی درباره دلایل استفاده نشدن از ژانرهای گوناگون در سینمای ایران گفت: به نظرم پرداختن به این جور فیلمها ریسک بالایی دارد. نمونه بارز آن اصغر فرهادی است که نخستین بار این ریسک را کرد و فیلم اجتماعی رئال ساخت که در همان زمان تهیهکنندگان بسیاری با ساخت آن مخالفت کردند، اما بعد تبدیل به یک جریان در سینمای اجتماعی شد. در ژانرهای مختلف ریسکپذیری کم است که طبیعی است چون همه به دنبال بازگشت سرمایه هستند. این صرفاً به سینمای اجتماعی و کمدی خلاصه نمیشود. با نگاهی به سینمای کودک نیز متوجه میشویم که این سینما نیز در اکران ضرر میکند و حمایتی از آن نمیشود تا فیلمسازان به اینگونه از سینما نیز روی خوش نشان دهند. سینمادار حاضر نیست ریسک اکران را بپذیرد و حمایتهای خوبی هم صورت نمیگیرد. بهطور مثال در همین سینمای کودک با آن که بنیاد فارابی مسئول حمایت است، اما صرفاً در زمان تولید این کار را انجام میدهد و در زمان اکران حضور ندارد و صرف ساخت همه چیز برایشان تمام میشود. با توجه به این فضا من کارگردان چرا باید ریسک کنم؟ اگر این ریسک باشد و از فیلمساز تا تهیهکننده، سرمایهگذار و سینمادار پذیرای آن باشند، جامعه آمادگی پذیرش ژانرهای جدید در سینما را قطعاً دارد.
او در پایان درباره ادامه حضورهای فیلم سینمایی "آپاندیس" در جشنوارههای خارجی بیان کرد: این فیلم همچنان در جشنوارههای بینالمللی حضور دارد و تازهترین جوایزی که به دست آورده است در اسپانیا بود که جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد. همچنین از 11 دسامبر در جشنواره فیلمی در فرانسه حضور خواهد داشت.