سرویس موسیقی هنرآنلاین: گروه نیوش با تبلیغات فراوان و با رونمایی پر طمطراقی که برای آلبوم "کینه" تدارک دیده بود این انتظار را به وجود میآورد که احتمالاً باید منتظر یک کار نوگرا در موسیقی باشیم. گرچه شخصاً از ویدیوهای آپلود شده در اینترنت، صدای " سهتار الکتریک " را شنیده بودم و انتظار جدیدی از این ساز نداشتم، اما کنجکاو بودم تا کار این گروه را در قالب یک آلبوم بشنوم.
نخست باید موضوع طراحی ساز جدید را بررسی کنیم و اینکه این " موجِ به را افتاده " آیا به جایی میرسد یا صرفاً قرار است مدتی مد باشد و از بین برود.
ساخت ساز جدید یا تغییر در ساختمان ساز پروژه جدیدی نیست و معروفترین آن، شاید ابداع مشتاق علیشاه و اضافه شدن سیم چهارم سهتار باشد، اما آنچه ما از گذشته میدانیم این است که تکامل سازها و مشتق شدن آنها از یکدیگر اتفاقی تدریجی بوده و شاید در تمام دنیا این موضوع را شاهد باشیم، اما نکته مهم اینجاست که ما برای چه منظوری ساز میسازیم؟ و این چه نیازی است که در طول 15 سال اخیر موزیسینهای ما را مجبور به ابداع و اختراع میکند.
طبیعی است که اصل موضوع را نمیشود نقض کرد و نیاز به ساخت ساز داریم چنانکه معدود سازهای قابلی نظیر " سلانه"، "شاه کمان" و " کوزه " را داریم، اما تکتک این ساختهها به دلایلی ساخته شدهاند که قطعاً هدف از این اتفاق تنها "ساخت ساز" نبوده. سؤال اینجاست که سهتار الکتریک قرار است کدام "گستره صوتیِ نداشته" را در موسیقی ایرانی پر کند؟ گیتار الکتریک نتهای مضرابی را تبدیل به اصوات کششی کرده است. آیا سهتار الکتریک نیز قرار است از این کیفیت صدادهی برخوردار باشد؟ حجم صدای سهتار برای ارکستر کافی نیست، اما میشود با صدابرداری حرفهای از رنگ صدای سهتار برخوردار بود، سهتار الکتریک آیا قرار است حجم صدای سهتار را ارتقا دهد؟
تمامی سؤالات بالا تنها یک جواب دارد که با "خوب گوش کردن" به صدای این ساز، مخاطب به آن جواب خواهد رسید. منهای سهتار الکتریک و چیستی آن، اتفاق تازه دیگری در این آلبوم وجود دارد که از سهتار الکتریک نیز عجیبتر است. اگر به کاور آلبوم و معرفی اعضا دقت کنید در خواهید یافت که نام آرش قهرمانلو به عنوان سرپرست گروه و صدای قلم نی خوشنویسی درج شده است! استفاده از صدای کشیده شدن قلم خوشنویسی روی کاغذ در دو قطعه از هشت قطعه این آلبوم چه جایگاهی دارد که اعضای گروه را مجاب کرده که حتماً نام عامل آن را روی کاور بیاورند؟ آیا نمیشد این صدا را با استفاده از ابراز دیجیتال تولید کرد؟ آیا قرار است استفاده از صدای قلم، چیزی به متن لالایی کرمانجی - که به تنهایی بسیار کامل و بینظیر است - اضافه کند؟ آیا ما از صدای قلم قرار است به هنر خطاطی عامل آن پی ببریم؟! در ویدیوی به اشترک گذاشته شدهای بسیار شگفتزده شدم که اعضای گروه از عبارت " دو نوازی سهتار الکتریک و قلم خوشنویسی " استفاده کرده بودند. اینکه بخواهیم چیزی به موسیقی اضافه کنیم اتفاقی لازم برای موسیقی ماست، اما به چه قیمتی و با چه اندیشهای قرار است این کار انجام شود؟
اما خود آلبوم از هشت قطعه تشکیل شده که قطعه اول یک قطعه شش- هشت است و تنظیم آن بیشتر شبیه به آهنگهای پاپ ایرانی دهه 50 و 60 است. به نظر میآید که استفاده از خواننده در این آلبوم صرفاً به جهت انتقال کلام باشد چون این صدا نه تکنیک آنچنانی دارد و نه از هیچیک از سبکهای موجود در خوانندگی پیروی میکند. در واقع خواننده خواسته لحنش را به راک و هارد راک نزدیک کند، اما میشود گفت که توفیق چندانی نداشته است. قطعه دوم، لالایی کرمانجی است که پیشتر راجع به بخشی از این آن صحبت شد، اما فضای موسیقایی ساخته شده برای آن از جایی به بعد قالب میشود و باز صدای سهتار الکتریک با افکتهای زیاد و البته صدای قلم را داریم اما همچنان با یک ملودی گسسته و کممایه روبهرو هستیم تا جایی که در سی ثانیه پایانی مجدداً ریتم رونده و پیوستگی نتها را میشنویم، اما قطعه سوم که شاید منسجمترین قطعه این آلبوم باشد با شعر گروس عبدالملکیان همراه است و فضای موسیقی توانسته کلام را به خوبی همراهی کند، اما همچنان خوانش دکلمهوار خواننده، مخاطب را سر ذوق نمیآورد.
قطعه چهارم با شعری از "شاه نعمتالله ولی" شاید انتظار ما را برای شنیدن موسیقی نزدیک به فضای عرفانی برآورده نکند، اما تنظیمی نزدیک به این موسیقی دارد و شاید استفاده از دف و البته ملودی آشنا، به حس و حال مخاطب کمک کند تا به فضای کلام نزدیکتر شود. قطعه پنجم مجدداً یک لالایی کرمانجی است که در نهایت به پیشدرآمد بیات اصفهان، ساخته مرتضی خان نی داود میپیوندد و با نوای لالایی به پایان میرسد.
قطعه "کینه" قطعهای با مشخصات موسیقی هوی متال است و چون در این مختصات بررسی میشود باید گفت که برای دوستداران این سبک، قطعهای شنیدنی است. شعر و موسیقی به خوبی درهمآمیخته شدهاند و هر یک مفهوم دیگری را بیان میکنند و شاید اوج آن در پایان قطعه و صدای سرفه خواننده باشد که قطعه با آن تمام میشود. قطعه "شهریار جان" با شعری از عماد خراسانی همچنان نقص خواننده را با خود دارد. اگرچه موسیقی آن سطح مطلوبی دارد اما خواننده که به منزله ویترین این قطعه به حساب میآید اشکالات اساسی دارد.
آلبوم با قطعه " مرثیهای برای شادی " که از آن به عنوان یک بداههنوازی یاد شده با صدای قلم و سهتار الکتریک و فضاسازی سازهای الکترونیک شروع میشود، گرچه سهتار الکتریک در این بداههنوازی در دقیقه 3:15 جملهای را مینوازد که مخاطب موسیقی سنتی را به یاد تصنیف بیات کرد" دل دیوانه" از آلبوم " بی تو بسر نمیشود" استاد شجریان میاندازد، اما نسبت به صدای گرفته و دیستورت شده سهتار الکتریک قابلپذیرشتر است.
طاها افشین